@ARTICLE{Alimohammadzadeh, author = {Toushmali, Gholamreza and Alimohammadzadeh, Khalil and Maher, Ali and Hoseini, Seyed Mojtaba and Bahadori, Mohammadkarim and }, title = {Entrepreneurship University Conceptualization and Third Generation University Pattern Design}, volume = {17}, number = {1}, abstract ={چکیده زمینه و هدف: دانشگاه کارآفرین رویکردی مبتنی بر رابطه صنعت و دانشگاه دارد و در کشور ایران که آمار افراد تحصیل‌کرده و بیکار بالایی دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. روند رو به رشد افزایش جمعیت کشور، ترکیب جمعیتی جوانان، ناتوانی بخش‌های تولیدی در جذب نیروی کار، ضرورت ایجاد فرصت‌های شغلی و عواملی نظیر این، دلایلی هستند که منجر می‌شود سیاست‌گذاران کلان کشور جهت رفع این معضل در جستجوی راه‌حل‌هایی باشند و این راه‌کار چیزی جز مقوله کارآفرینی نیست، زیرا مقوله کارآفرینی سهم به سزایی در توسعه اقتصادی کشورها دارد. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که کارآفرینی علمی در آن بتواند نیرویی برای رشد اقتصادی ایجاد کند و باعث رقابت در بازارهای جهانی شود. اهمیت حرکت به سمت دانشگاه‌های هزاره سوم از نظر وزارت بهداشت تا به حدی است که به عنوان یک بسته زمینه‌ای در مجموع بسته‌های تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی مبتنی بر برنامه آموزش عالی حوزه سلامت کشور مدنظر قرار گرفته است. فعالیت‌هایی که دانشگاه‌ها در این جهت می‌توانند داشته باشند، می‌تواند انواع مختلفی از قبیل مشاوره، آموزش، پژوهش و توسعه، انتقال فناوری، مالکیت یا شرکت در مراکز رشد و پارک‌های علمی را شامل گردد و این بدان معنی است که یک مسئولیت پذیرفته شده‌ای برای توسعه ناحیه‌ای در این دانشگاه‌ها وجود دارد. در واقع دانشگاه‌های کارآفرین از جنبه سازمانی به نحوی مدیریت می‌شوند که دارای توانمندی انعطاف‌پذیری در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی- اقتصادی و راهبرد توجه به فرصت‌های محیطی باشند. در این دانشگاه‌ها کارآفرینی تبدیل به بخشی از راهبرد اصلی دانشگاه شده و پی آمد آن توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه است. هدف این مطالعه بیان اهمیت دانشگاه کارآفرین و طراحی الگوی دانشگاه نسل سوم در دانشگاههای علوم پزشکی ازاد اسلامی کشور ایران است. روش بررسی: این مطالعه با روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با مبتنی بر روش پژوهش آمیخته انجام شده است. از منظر زمانی این پژوهش در دسته پژوهشهای پیمایشی-مقطعی قرار دارد. قلمرو مکانی این مطالعه دانشگاه‌های ازاد اسلامی ایران می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی حوزه کارآفرینی است که در دانشگاه‌های ازاد ایران فعالیت دارند. ملاک انتخاب خبرگان در مطالعه حاصل دو ویژگی تحصیلات و سابقه کاری است. در این مطالعه خبرگان باید مدرک دکتری تخصصی در حوزه کارآفرینی داشته باشند. همچنین حداقل ده سال سابقه کاری در زمینه‌های مرتبط با کارآفرینی را نیز دارا باشند. بر این اساس 10 نفر از افراد واجد شرایط در این مطالعه شرکت کرده‌اند. برای نمونه‌گیری از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شده است. به این معنا که خبرگان باید حداقل ده سال در زمینه آموزش، مشاوره و سیاست‌گذاری در حوزه کارآفرینی سابقه اجرایی داشته و در این زمینه دارای تألیفات علمی در قالب کتاب و مقاله باشند. ابتدا برای تحلیل مصاحبه‌های تخصصی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. سپس با استفاده از روش دلفی فازی عوامل شناسایی شده اعتبارسنجی شده است. برای انجام تحلیل مضمون از نرم‌افزار MaxQDA استفاده شده است. محاسبات روش دلفی فازی در نرم‌افزار Matlab انجام شده است و مدلسازی ساختاری-تفسیری در نرم‌افزار MicMac انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه مربوط به بخش کیفی پژوهش و پرسشنامه استاندارد دلفی و مدلسازی ساختاری-تفسیری می‌باشد. در بخش کیفی پس از انجام مصاحبه با خبرگان امر، متون مصاحبه در نرم‌افزار maxqda کدگذاری شده و تعدادی شاخص استخراج شدند. در ادامه با تدوین پرسشنامه دلفی فازی و قرار دادن آن در اختیار خبرگان، شاخص‌های به دست آمده اعتبارسنجی و غربالگری شدند. در نهایت با استفاده از پرسشنامه ISM ، مقوله‌های اصلی پژوهش سطح‌بندی شده و شاخص‌های تاثیرگذار و تاثیرپذیر شناسایی شده و مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. یافته‌ها: بر اساس تحلیل مصاحبه‌های انجام شده، جذب منابع مالی، ابداع نوآوری، مدیریت کارآفرینی فناورانه و رویکرد کارآفرینانه اساتید به عنوان مقوله‌های اصلی دانشگاه نسل سوم شناسایی شد. بر اساس نتایج روش دلفی فازی 33 شاخص برای سنجش مقوله‌ها انتخاب شد و این عوامل با استفاده از تکنیک مدل‌سازی تفسیری-ساختاری، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی شاخص‌ها به دست آمده است.‌ با توجه به سطح‌بندی انجام شده الگوی نهایی دانشگاه نسل سوم در دانشگاه‌های علوم پزشکی آزاد اسلامی طراحی شد. بر اساس این الگو فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در کانون مدل قرار دارد. این عنصر در تعامل پویا با جذب منابع مالی، ابداع نوآوری، مدیریت کارآفرینی فناورانه و رویکرد کارآفرینانه اساتید دانشگاه است. لازم به توضیح است که کیفیت دانش افراد و متن و محتوای دروس تأثیر مستقیمی بر رویکرد کارآفرینانه اساتید دانشگاه دارد. از سوی دیگر خط‌مشی و سیاست‌گذاری‌ها بر جذب منابع مالی دانشگاه مؤثر است. ایجاد پارک علم و فناوری گامی مؤثر در توسعه و شکوفایی ابداع نوآوری است و در نهایت ساختاری سازمانی منعطفی برای مدیریت کارآفرینی فناورانه الزامی است. برای نیل به این اهداف غایی این مدل باید بر سطح عمومی مهارت و فعالیت‌های کارآفرینانه دانشجویان، مهار‌ت‌های نظری دانشجویان، دانش کارآفرینی اساتید، فرهنگ پذیرش ایده‌ و طرح‌های جدید، تحقق توسعه مبتنی بر دانایی و تجاری‌سازی علم و تأسیس شرکت‌های دانش‌بنیان تأکید شود. شاخص‌های سطح عمومی مهارت و فعالیت‌های کارآفرینانه دانشجویان، دانش کارآفرینی اساتید، فرهنگ پذیرش ایده‌ و طرح‌های جدید و تحقق توسعه مبتنی بر دانایی قدرت نفوذ بالا و میزان وابستگی اندکی دارند. این متغیرها به عنوان متغیرهای مستقل شناسایی می‌شوند. دو شاخص مهار‌ت‌های نظری دانشجویان و عدم مقاومت در برابر تغییر و بروکراسی قدرت نفوذ و میزان وابستگی بالایی دارند و متغیرهای پیوندی محسوب می‌شوند. شاخص‌های فرهنگ سازمانی انعطاف‌پذیر، مهندسی مجدد ساختارها، وجود سیستم پاداش محرک کارآفرینی و برگزاری دوره‌های آموزشی، قدرت نفوذ و وابستگی اندکی دارند. این متغیرهای خودمختار تأثیر چندانی در این سیستم ندارند. سایر متغیرها نیز وابستگی بالایی داشته و قدرت نفوذ اندکی دارند بنابراین متغیرهای وابسته هستند. همچنین متغیرهای حرکت ساختار به سمت انکوباتور و پارک علم و فناوری، رضایت و رشد کسب وکارهای پارک علم و فناوری، سطح تعاملات شرکت‌های مستقر در پارک علم و فناوری، پیگیری طرح‌های نوین و ثبت آنها، نوآوری و خلاقیت و فرهنگ در ارائه خدمات و استقلال مالی دانشگاه و خودگردان بودن آن متغیرهای سطح اول و به عنوان تأثیرپذیرترین متغیرهای پژوهش هستند. متغیرهای عدم مقاومت در برابر تغییر و بروکراسی، تجربه کارآفرینی اساتید، فرهنگ حمایت از ابداع و نوآوری و رویکرد کارآفرینی رؤسای دانشگاه متغیرهای سطح دوم هستند. متغیرهای جذب کمک‌های نهادهای مالی مستقل، فرهنگ سازمانی انعطاف‌پذیر، مهندسی مجدد ساختارها، فرهنگ عمل‌گرایانه و به‌کارگیری تئوری‌های اقیانوس آبی متغیر‌ سطح سوم هستند. متغیرهای جذب کمک‌های دولتی، متناسب بودن توانمندی افراد با وظایف محوله، تسهیل قوانین و مقررات در راستای حمایت از کارآفرینی، گزینش مدیران عملیاتی، خلاق و نوآور، ماهیت مشارکتی و تیمی دروس، برگزاری دوره‌های آموزشی و سرفصل دروس مبتنی بر نیاز روز و جامعه به عنوان متغیر سطح چهار شناسایی شده است. متغیرهای حمایت از ابداعات دانشجویان، انطباق توانایی دانشجویان با نیازهای جامعه، توسعه کارآفرینی و اشتغال‌زایی توسط اساتید، وجود سیستم پاداش محرک کارآفرینی و استراتژی‌های کارآفرینانه مدیریت در سطح پنجم هستند. در نهایت متغیرهای سطح عمومی مهارت و فعالیت‌های کارآفرینانه دانشجویان، مهار‌ت‌های نظری دانشجویان، دانش کارآفرینی اساتید، فرهنگ پذیرش ایده‌ و طرح‌های جدید، تحقق توسعه مبتنی بر دانایی و تجاری‌سازی علم و تأسیس شرکت‌های دانش‌بنیان به عنوان زیربنایی‌ترین عناصر مدل می‌باشند. نتیجه‌گیری: بر اساس دستاوردهای این پژوهش ‌برای پیاده‌سازی الگوی دانشگاه نسل سوم به ساختار سازمانی منعطفی نیاز است. همچنین خط‌مشی‌گذاری و سیاست‌های دانشگاهی جهت جذب منابع مالی باید صورت گیرد. در نهایت ضمن برنامه‌ریزی جهت بهبود کیفیت دانش افراد، متن و محتوی دروس، ایجاد پارک علم و فناوری می‌تواند در دستور کار قرار گیرد. }, URL = {http://ioh.iums.ac.ir/article-1-2962-fa.html}, eprint = {http://ioh.iums.ac.ir/article-1-2962-fa.pdf}, journal = {Iran Occupational Health Journal}, doi = {}, year = {2020} }