fa
jalali
1395
2
1
gregorian
2016
5
1
13
2
online
1
fulltext
fa
همبستگی آزمونهای تردمیل (Gerkin) و پله (ACSM) در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی (VO2-max)
Correlation of treadmill and step tests in estimation of maximum in estimating the Maximum Aerobic Capacity (VO2max)
زمینه و هدف: حداکثر ظرفیت هوازی بدن یا VO2maxعبارت است از "بیشترین مقدار اکسیژنی که میتواند به وسیله دستگاه تنفسی جذب شود و از طریق خون در اختیار ماهیچههای عملکننده قرار گیرد". هدف این مطالعه، تعیین همبستگی بین دو روش تردمیل و تست پله در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی و تعیین عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین میباشند.
روش بررسی: این مطالعهی مقطعی در بین 68 نفر (47پسر و 21دختر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین که به صورت داوطلبانه شرکت نمودند، انجام شد. افراد مورد مطالعه، ابتدا پرسشنامههای سلامت عمومی (PAR-Q) و ویژگیهای دموگرافیک را تکمیل و در صورت داشتن معیارهای ورود به مطالعه، به وسیلهی آزمون-های پله ACSM و تردمیل Gerkin مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده از طریق آزمونهای ACSM و Gerkin به ترتیب 66/0± 86/2 و 32/0± 86/1 لیتر در دقیقه بود. بررسی رابطه بین دو آزمون نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری (740/0r= و 001/0> p) بین نتایج حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده از طریق دو آزمون ACSM و Gerkin وجود دارد. همچنین بین حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده با آزمون ACSM و Gerkin با سن، جنس، وزن، قد، شاخص توده بدنی ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تقریباً یکسان دو آزمون ACSM و Gerkin ، میتوان از آزمون پله به جای تردمیل در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی استفاده نمود. بعلاوه ویژگیهای فیزیولوژیک انسان همچون جنس، سن، قد و وزن نقش موثری در حداکثر ظرفیت هوازی دارند.
Background and aims: The maximum aerobic capacity or VO2max is a measure of the maximum volume of oxygen that can be absorbed by respiratory system and delivered to the acting muscles through blood flow. The aims of this study were to determine the correlation between the two methods of treadmill and step tests in estimating the maximum aerobic capacity and it's affecting factors among students of Qazvin University of Medical Sciences.
Methods: This cross-sectional study conducted among the 68 students (47 males and 21 females) that participated voluntarily. First, the participants completed physical activity readiness Questionnaire (PAR-Q) and demographic characteristics, and if they were met inclusion criteria, step and treadmill tests were done according to ASCM by treadmill and step tests according to ACSM and Gerkin protocols respectability.
Results: The results showed that the mean and standard deviation of maximum aerobic capacity estimated from ACSM and Gerkin protocols were 2.86 ±0.66 and 1.86 ±0.32 respectively. Significant and Positive correlation were estimated between two test for maximum aerobic capacity via two protocols of ASCM and Gerkin (r=0.74 and p<0.001). Also, there were significant associations among maximum aerobic capacity with age, sex, weight, height, and BMI in both ACSM and Gerkin protocols.
Conclusion: According to the results of almost the same ACSM and Gerkin tests, can be used step test instead of the treadmill test to estimate the maximum aerobic capacity. In addition to Physiological characteristics of the human such as sex, age, height and weight have main roles in maximum aerobic capacity.
Aerobic capacity, step test, treadmill test
حداکثر ظرفیت هوازی بدن( (Vo2-max, آزمون پله (ACSM), آزمون تردمیل (Gerkin)
1
9
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-132-4&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/2
1393/12/11
2015/10/12
1394/7/20
payam
Heydari
university
پیام
حیدری
payam.haydari@yahoo.com
00319475328460027243
00319475328460027243
No
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
elnaz
mohammadzadeh
university
الناز
محمدزاده
elnaz.mohammadzadeh.1992@gmail.com
00319475328460027244
00319475328460027244
No
دانشجوی کارشناسی مهندسی بهداشت حرفهای پیوسته، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران.
Sakineh
Varmazyar
university
سکینه
ورمزیار
Svarmazyar@qums.ac.ir
00319475328460027245
00319475328460027245
Yes
استادیار، گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
fatemeh
beigzadeh
university
فاطمه
بیگ زاده
fatemeh92beigzadeh@gmail.com
00319475328460027246
00319475328460027246
No
دانشجوی کارشناسی مهندسی بهداشت حرفهای پیوسته، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران.
fa
استخراج تولوئن و متیل اتیل کتون از نمونههای آبی به روش بهداماندازی توسط سوزن و جاذب سنتز شده بر پایه ترکیبات نانو
Extraction of toluene and methyl ethyl ketone from aquatic samples with NTD technique and nano sorbent
زمینه و هدف: امروزه روشهای مختلفی برای بررسی و استخراج ترکیبات شیمیایی از نمونههای آبی تعریفشده است ازجمله آنها، روشهای مبتنی بر استفاده از سوزنهای پرشده با جاذب میباشد. با توجه به اینکه تاکنون روش عنوانشده با جاذب سنتز شده بر پایه نانولولههای کربنی تک دیواره و روش سل-ژل بهمنظور استخراج ترکیبات شیمیایی مانند تولوئن و متیل اتیل کتون از نمونههای آبی استفادهنشده بود تحقیق حاضر با این هدف انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه از روش بهداماندازی توسط سوزن و جاذب سنتز شده با روش سل –ژل بر پایه نانولولههای کربنی تک دیواره استفاده گردید. استخراج تولوئن و متیل اتیل کتون از نمونههای آبی با روش عنوانشده بهصورت پویا با جذب آنالیت از فضای فوقانی ویال انجام گرفت و شرایط بهینه ازلحاظ دمای استخراج، زمان استخراج و افزودن نمک کلرید سدیم بررسی گردید و بهمنظور آنالیز نمونههای جمعآوریشده از دستگاه گازکروماتوگراف مجهز به دتکتور یونیشعلهای استفاده گردید.
یافتهها: در این بررسی بهترین شرایط استخراج برای تولوئن در دمای 50 درجه سانتیگراد و زمان 60 دقیقه به دست آمد درحالیکه برای متیلاتیلکتون بهترین سطح زیر پیک مربوط به دمای 50 درجه سانتیگراد در زمان 30 دقیقه میباشد. تکرارپذیری روش در بررسی شرایط بهینه استخراج برای تولوئن با سه مرتبه تکرار 9% و برای متیلاتیلکتون 14% تعیین گردید.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد روش به داماندازی توسط سوزن با جاذب سنتز شده بر پایه نانولولههای کربنی تک دیواره برای استخراج تولوئن و متیلاتیلکتون با غلظت کم از نمونههای آبی بهخوبی پاسخگو بوده و تکرارپذیری مناسبی دارد. این روش مقرون به صرفه بوده و حداقل حلال در آن مورد استفاده قرار میگیرد. تجهیزات مورد استفاده در این روش حمل آسانی دارد و برای نمونهبرداری در محیطهای کار نیز قابل اجرا میباشد
Background and Aims:Nowadays, many different techniques to extraction of chemical compounds from aquatic samples have been introduced, for examples techniques based on the use of needles that were packed with some sorbents. Considering that so far no synthesis sorbent based on single-walled carbon nanotubes and sol-gel techniques for the extraction of toluene and methyl ethyl ketone from aquatic samples were not used, this study was conducted with this aim.
Methods: In this study, needles that were packed with single wall carbon nanotubes sorbent have been used to extraction of toluene and methyl ethyl ketone from aquatic samples and optimal extraction conditions (time - temperature extraction and the effect of salt)have been studied. Finally samples collected were analyzed with gas chromatograph-flame ionization detector.
Results: The best conditions for the extraction of toluene were at 50 ° C, 60 min, while for methyl ethyl ketone have been obtained at 50 ° C, 30 minutes. Reproducibility of extractions for toluene and methyl ethyl ketone was 9% and 14% respectively.
Conclusion: Results showed that needle trap technique has good performance in toluene and methyl ethyl ketone extraction with low concentrations in aquatic media. NTD with SWCNT is sensitive, simple, solvent less and in expensive. Equipment used in this technique is easy to carry out in the workplace.
Toluene, Methyl Ethyl Ketone, Needle trap technique, Gas Chromatograph, Single wall carbon nanotubes
تولوئن, متیلاتیلکتون, به دام اندازی توسط سوزن, گازکروماتوگراف, نانولولههای کربنی تک دیواره
10
16
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1500-1&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/7
1394/2/17
2015/10/122016/01/3
1394/10/13
Sara
karimi zeverdegani
Department of Occupational Health
سارا
کریمی زوردگانی
s_karimi@hlth.mui.ac.ir
00319475328460027247
00319475328460027247
No
دکترای بهداشت حرفهای، استادیار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
Abdulrahman
bahrami
Department of Occupational health
عبدالرحمن
بهرامی
bahrami@umsha.ac.ir
00319475328460027248
00319475328460027248
Yes
دکتری بهداشت حرفهای، استاد، گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
Masoud
rismanchian
Department of Occupational Health
مسعود
ریسمانچیان
rismanchian@hlth.mui.ac.ir
00319475328460027249
00319475328460027249
No
دکترای بهداشت حرفهای، استادیار، گروه مهندسی بهداشت حرفه ای ،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
Farshid
ghorbani shahna
Department of Occupational Health
فرشید
قربانی شهنا
fghorbanii@umsha.ac.ir
00319475328460027250
00319475328460027250
No
دکترای بهداشت حرفهای، دانشیار، گروه مهندسی بهداشت حرفه ای ،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
fa
تعیین مهمترین پارامترهای تأثیرگذار بر عملکرد ایمنی مگا پروژهها در صنعت ساختمان ایران ( با روش فازی AHP)
Identify the most important parameters affecting the safety performance of mega projects in Iran’s construction industry (Using Fuzzy Analytic Hierarchy Process)
زمینه و هدف: صنعت ساختوساز یکی از پرخطرترین صنایع شناختهشده در سراسر دنیا میباشد و بهبود ایمنی در این صنعت همچنان به عنوان یکی از اولویتهای اصلی در هر کشور محسوب میگردد. محققان زیادی تا به حال در رابطه با عوامل تأثیرگذار بر ایمنی در این حوزه به تحقیق و پژوهش پرداختهاند. حال آنکه با توجه به حجم نقدینگی بالا و گسترده بودن حجم کار مگا پروژهها شناسایی فاکتورهای تأثیرگذار بر ایمنی آنها بسیار حائز اهمیت میباشد. از این رو هدف اصلی در این تحقیق شناسایی و اولویتبندی فاکتورهای تأثیرگذار بر مگا پروژهها در ایران میباشد.
روش بررسی: در این پژوهش ابتدا با مطالعه تحقیقات صورت گرفته فاکتورهای مختلف و تأثیرگذار شناسایی شد. سپس با برگزاری جلسه طوفان فکری و استفاده از روش دلفی مهمترین پارامترها توسط خبرگان انتخاب گردید. در نهایت برای اولویتبندی آن از روش سلسله مراتبی فازی استفاده شد که به منظور وزن دهی فاکتورهای شناساییشده تعداد 25 پرسشنامه پخش و جمعآوری گردید.
یافتهها: در نهایت نگرش کارگران به مسئله ایمنی، آموزش ایمنی و فرهنگ ایمنی به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد ایمنی مگا پروژهها در ایران شناسایی شدند.
نتیجهگیری: شناسایی نقش و نگرش کارگران فعال در پروژه به عنوان مهمترین پارامتر تأثیرگذار در عملکرد ایمنی مگا پروژهها، نشاندهنده اهمیت نحوه انتخاب و گزینش کارگران قبل از ورود به کارگاه میباشد. هرچند در این بین از نقش آموزش ایمنی نیز نمیتوان چشمپوشی نمود، ولی بهترین گزینه در کنار آموزش ایمنی، گزینش کارگرانی با نگرش مثبت نسبت به مسئله ایمنی در کارگاه میباشد.
Background and aims: Construction industry is one of the riskiest industries all around the world and safety improvement in this industry is one of the main priorities in any country. A lot of researchers try to identify different factors that affect the safety. However, due to the large volume of high liquidity and volume of work in megaproject, identifying contributing factors to their safety is very important. So the main objective of this study was to identify and prioritize the factors affecting mega project in Iran.
Methods: In this study, by studying last researches, effective and different factors were identified. After that by using brainstorming session and Delphi, the most important parameters were chosen by experts. The hierarchical fuzzy method was used to prioritize the factors, therefore to weight the factors a total of 25 questionnaires were collected.
Results: At last attitude of the workers to safety issues, safety training and safety culture were detected as the most important factors that affect the safety performance of megaproject in Iran.
Conclusion: Due to identify the roles and attitudes of workers as the most important parameter affecting the performance of and safety in mega project, its reflects the importance of the selection of workers before entering the construction site. Although we cannot forbear the role of safety training, the best choice next to safety training is the selection of workers with a positive attitude towards safety.
safety performance, mega project, influencing factors, Fuzzy Analytic Hierarchy Process
ایمنی در صنعت ساختوساز, مگا پروژه, فاکتورهای تأثیرگذار, سلسله مراتب فازی
17
28
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-809-6&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/22
1394/2/2
2015/10/122016/01/32015/09/29
1394/7/7
A
Ardeshir
Amirkabir University of Technology
عبدالله
اردشیر
ardeshir@aut.ac.ir
00319475328460027251
00319475328460027251
Yes
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
AH
Khalilianpoor
Amirkabir University of Technology
امیرحسین
خلیلیانپور
khalilian.1370@aut.ac.ir
00319475328460027252
00319475328460027252
No
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
Q
Bagheri
Amirkabir University of Technology
قاسم
باقری چنار
qasembagheri@aut.ac.ir
00319475328460027253
00319475328460027253
No
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
Y
Alipouri
Amirkabir University of Technology
یعقوب
علیپوری
yalipouri@aut.ac.ir
00319475328460027254
00319475328460027254
No
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
fa
بررسی میزان آسیب ناشی از سرسوزن و اجسام تیز و عوامل خطرساز آن در پرسنل درمانی یکی از مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی البرز
NEEDLE STICK AND SHARPS INJURIES AND ITS RISK FACTORS AMONG HEALTH CARE PROVIDERS OF A UNIVERSITY HOSPITAL
زمینه و هدف: آسیب های ناشی از سرسوزن یکی از منابع عمده عفونت های بیمارستانی محسوب می شود و شیوع فزاینده و رو به رشد بیماری های منتقل شونده از راه خون و مایعات بدن از جمله آلودگی به ویروس اچ آی وی و هپاتیت B و C نگرانی های جدی در پرسنل ارائه دهنده خدمات بهداشتی ایجاد می کند. از این رو با توجه به اهمیت موضوع هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت موجود از نظر آسیب های ناشی از سرسوزن و اجسام تیز و عوامل خطر مربوطه در پرسنل ارائه دهنده خدمات مراقبتی درمانی می باشد تا در صورت نیاز اقدام مناسب صورت گیرد.
روش بررسی: مطالعه ای به صورت مقطعی در یکی از مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی البرز بر روی 168 نفر از پرسنل درمانی شامل؛ پزشک، ماما، پرستار، تکنسین اتاق عمل، تکنسین بیهوشی، تکنسین آزمایشگاه و بهیار که همه روزه با بیمار سرو کار داشتند انجام شد. داده ها از طریق پرسش نامه ای که توسط پژوهشگر ساخته و مورد بررسی از نظر روایی و پایایی قرار گرفته بود، جمع آوری گردید پرسش نامه شامل سوالات مربوط به مشخصات فردی و نیز شغلی بود و رخداد آسیب ناشی از سرسوزن و عوامل خطر بالقوه آن شامل سن، سابقه کار، تعداد بیماران تحت مراقبت روزانه، کار کردن در شیفت شب. عادات کارکردن، آگاهی از سیاست بیمارستان در پیشگیری از آسیب و شرکت در آموزش های پیشگیری از این آسیب ها بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد 42/9 درصد از جمعیت مورد مطالعه حداقل یک بار آسیب ناشی از سرسوزن و اجسام تیز را در طی یک سال گذشته ذکر کردند. حدود 71 درصد پرسنل تحت بررسی حداقل یک آسیب را در کل دوره شغلی خود بیان نمودند و فقط 29 درصد آنان در کل دوره شغلی خود دچار اسیب ناشی از سرسوزن و اجسام تیز نشدند. میزان آسیب ناشی از سرسوزن 1/4 شخص – سال بوده است. در رگرسیون لجستیک چندگانه گذاشتن درپوش سوزن (OR: 2.33, 95% CI 1.03-5.26)، مهم ترین متغیر موثر بر آسیب ناشی از سرسوزن و اجسام تیز تعیین شد و سن، سابقه کار، تعداد بیماران تحت مراقبت روزانه، کار کردن در شیفت شب تاثیری بر میزان آسیب ها نداشته است.
نتیجه گیری: با وجود برنامه های کنترل عفونت در بیمارستان ها همچنان میزان آسیب ناشی از سرسوزن و اجسام تیز در جامعه مورد مطالعه بالاست و با توجه به وجود انواع عفونت های قابل انتقال از راه خون می تواند عامل نگرانی باشد. گذاشتن درپوش سوزن هنوز در عده قابل توجهی از پرسنل صورت می گیرد که باید در آموزش ها مورد توجه قرار گیرد. به نظر می رسد کاربرد وسابل ایمن برای تزریقات یکی از راهکارها برای کاهش آسیب باشد.
Background and aims: Blood borne diseases are still one of the major sources of nosocomial infections and are large concern of health personnel because of extension of HIV infection and also transmission of Hepatitis B and C. The aim of this study was to determine the occurrence and risk factors of needle stick and sharps injuries among personnel of a university hospital.
Methods: In this cross sectional study, a total of 168 nurses, midwives, physicians, laboratory technicians, operation technicians, nurse aids, and anesthesia personnel, involved in the direct management and care of patients answered to questions about occurrence of needle stick and sharps injuries and some potential risk factors. The questionnaire including personal and occupational characteristics was assessed for validity and reliability.
Results: The rate of needle stick injury was 1.4 per person in a year. 42.9% of personnel had at least one needle stick injury in the last year. About 71 % of the participants had an experience of needle stick injuries and only 29% of these had not any injury from needle stick duration entire work career. Multiple logistic regression analysis showed that the most important risk factor for needle stick injuries was re-capping needles, (OR: 2.5, 95% CI 1.5- 4.8).
Conclusion: The rate of needle stick injuries is fairly high among health care personnel and there are concerns about transmission of blood borne diseases. Recapping needles is performing by many personnel. Besides the proper educations, it needs to provide safety devices to reduce such injuries.
Occupational health, Needle stick, Health personnel
سلامت شغلی, سرسوزن, پرسنل بهداشتی
29
38
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1585-1&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/27
1394/5/5
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/16
1394/11/27
Delara
Salehifar
دل آرا
صالحی فر
delara.salehifar@yahoo.com
00319475328460027255
00319475328460027255
No
کمیته تحقیقات دانشجویی- دانشگاه علوم پزشکی البرز- کرج- ایران
Razieh
Lotfi
راضیه
لطفی
lotfi_razieh@yahoo.com
00319475328460027256
00319475328460027256
Yes
مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، استادیار دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی البرز، کرج، ایران
fa
بررسی میزان بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی و بررسی ارتباط آن با استرس شغلی رانندگان کامیون در ایران
Survey of musculoskeletal disorders prevalence and its relationship with Occupational stress among Iranian truck drivers
زمینه و هدف: در جامعه امروزی حمل و نقل و رانندگی نقشی مهم برای کار و زندگی اجتماعی برعهده دارد. بهدلیل نیاز به تمرکز و دقت بالا و همچنین سلامت کامل جسم و روان در این شغل، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین استرس شغلی و اختلالات اسکلتی-عضلانی رانندگان کامیون در سال 1393 اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی طراحی شده و در آن 173 راننده حرفهای با روش نمونهگیری در دسترس در تحقیق مشارکت داده شدند. دادهها بوسیله پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیک، نقشه بدن و ارزیابی استرس شغلی رانندگان(DSI)بدست آمد. تحلیلهای آماری بهکمک نرمافزار SPSS V20 انجام شدند.
یافتهها: سن افراد52/9 ± 61/43 سال بود. سابقه کار ایشان بین یک تا 48 با میانگین 92/18(62/9±)سال میباشد. 146 نفر(5/88%) از مجموع افراد در طول یکسال گذشته در حداقل یکی از اندامهای خود درد اسکلتی-عضلانی ناشی از کار داشتهاند. امتیاز استرس افراد مورد بررسی بطور میانگین 87/247 با انحراف استاندارد 57/18 بدست آمد. در بررسی اختلاف نمره استرس شغلی میان افراد دارای درد و بدون مشکل در هر یک از نواحی سیستم اسکلتی-عضلانی مورد بررسی مشخص گردید که اختلاف در رانها، دست و ساعد راست معنیدارترینها هستند(p<0.05). همچنین، این اختلاف در خصوص ناحیه پایینی کمر نیز معنیدارست (p<0.1).
نتیجهگیری: منطبق بر تحلیلهای این تحقیق، رانندگی حرفهای با کامیون در ایران از نظر استرس و بر مبنای ابزارDSI در درجه متوسط ارزیابی گردید، استرس نیز با بروز دردهای اسکلتی- عضلانی همبستگی دارد. تدوین و بهکارگیری برنامه کشوری مدیریت استرس شغلی رانندگان بهصورت چند جنبهای میتواند باعث ایمنی جادهها، کاهش تصادفات مرگبار جادهای، و افرایش سطح سلامتی رانندگان گردد.
Background and aims: Transportation and driving have key roles to social life and work, in today’s world. Regard to high needs to concentration and attention and also total health, physical and mental, of drivers, the present study has been conducted aimed to survey the relationship between occupational stress and musculoskeletal disorders among trucks and trailers drivers, 2014-15.
Methods: 173 divers participated in this cross-sectional and analytical research. Researchers used three questionnaires to gather data: Demographic, Body map and drivers stress inventory (DSI). Also, analyses have been done utilizing SPSS V20.
Results: Studied drivers were 43.61±9.25 years old. Their work experience was 18.92 years as mean (±9.62).146 ones (%88.5) experienced musculoskeletal pain at one part of their body, at least. Average of occupational stress score was measured 247.87 with 18.57 as standard deviation. Occupational stress differentiation between participants with and without musculoskeletal problems analyzed and it was most significant about tights, hands, and right elbow (p<0.05) and also, low back part (p<0.1).
Conclusion: Respect to his results, truck driving as a job, in Iran from view point of stress and based on DSI tool, is in medium degree. In addition, stress is correlated with musculoskeletal pain prevalence. Development and applying drivers’ occupational stress management plan all around the country can lead to safer roads, fatal crashes reduction, and increase in drivers’ health.
Occupational stress, musculoskeletal disorder, truck drivers, Iran
استرس شغلی, اختلالات اسکلتی و عضلانی, رانندگان کامیون, ایران
39
49
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1484-1&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/8
1393/12/17
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/13
1394/4/22
M
khandan
محمد
خندان
mkhandan@muq.ac.ir
00319475328460027257
00319475328460027257
No
مربی، گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، مرکز تحقیقات سلامت کار، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
Z
sakhaie
زهرا
سخایی
sakhaie.zahra@yahoo.com
00319475328460027258
00319475328460027258
No
کارشناس بهداشت حرفهای، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
AR
koohpaei
علیرضا
کوهپایی
koohpaei19@yahoo.com
00319475328460027259
00319475328460027259
Yes
دانشیار، مرکز تحقیقات سلامت کار، گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
fa
ارزیابی ریسک اثرات تحریکی در مواجهه شغلی با فرمالدئید در کارگران کارگاههای سازنده ظروف ملامین منتخب از شهر تهران
Irritation risk assessment of occupational exposure to formaldehyde from Melamine dinnerware workshops in Tehran
زمینه و هدف: ملامین مادهای شیمیایی با کاربرد گسترده در صنعت است و در تولید صفحات روکشدار پلاستیکی، چسب، ترکیبات قالبگیری وظروف ملامین سازی استفاده میشود. فرمالدهید بعنوان یک ماده محرک در صنعت تهیه ظروف غذاخوری تولید میگردد و باعث ایجاد عوارضی در کارگران این صنایع میشود. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک اثرات تحریکی فرمالدهید در کارگاههای سازنده ظروف ملامین انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه 54 کارگر از کارگاههای سازنده ظروف ملامینی بعنوان گروه مواجهه یافته با فرمالدهید و30 کارگر از صنایع مواد غذایی و بدون مواجهه با عوامل زیان آور به عنوان گروه کنترل بررسی گردیدند. نمونه برداری از هوای تنفسی با استفاده از روش شماره 3500 سازمان NIOSH انجام گردید. اثرات تحریکی فرمالدهید با استفاده از پرسشنامه آژانس ایمنی، بهداشت و محیط زیست/آزمایشگاه ایمنی و بهداشت بررسی گردید و میزان ریسک نسبی برای هر پاسخ تحریکی محاسبه گردید.
یافتهها: میانگین غلظت فرمالدهید در کارگاههای سازنده ظروف ملامین ppm ۰۴۴/۰±۱/۰ ارزیابی شد. نتایج آزمون آماری کای دو نشان داد که میزان بروز علائم تحریکی در چشم و مسیر تنفسی فوقانی در گروه مواجهه یافته به صورت معنی داری بالاتر از گروه کنترل میباشد (05/0 P <). میزان ریسک نسبی برای تمامی اثرات تحریکی بالاتر از 1 محاسبه گردید. نتایج نشان داد در بین گروههای شغلی مختلف پرسکاران بیشترین میزان مواجهه با فرمالدهید را دارند و اثرات تحریکی در چشم پرسکاران بالاتر از سایر گروههای شغلی است.
نتیجه گیری: نتایج اندازه گیری هوای تنفسی حاکی از بالا بودن میزان مواجهه کارگران با فرمالدهید در مقایسه با حد آستانه مجاز TWA از سازمان NIOSH می باشد. بررسی تحریک پذیری در کارگران مشخص میسازد که در غلظتهای پایینتر از حدود مجاز توصیه شده در ایران تحریک چشم و مسیرتنفسی قابل توجه است. از این رو با توجه به بالا بودن میزان ریسک نسبی تحریک پذیری در کارگاههای ملامین سازی نیاز به برنامهای جامع جهت مدیریت ریسک اثرات تحریکی وجو دارد.
Background and aims: Melamine is a chemical widely used in the industries .It was used in the production of plastic – coated plates, glue, molding compounds and melamine dinnerware. Formaldehyde as an irritant was produced in the melamine dinnerware production and create some health problem. In this study irritant risk assessment of formaldehyde was assessed in Melamine dinnerware industry.
Methods: In this study 54 workers were selected from melamine dinnerware workshops as exposed groups. 30 workers from dairy production workshops was evaluated who were not occupationally exposed to irritants. The personal monitoring of workers was performed according to the NIOSH method No. 3500.Irritant effects of formaldehyde were evaluated using HSE/HSL questionnaire .Relative risk was calculated for each response.
Results: Mean occupational exposure of workers to formaldehyde was 0.1±0.044 ppm. The results of Chi-square test showed in the exposed group irritation of respiratory tract and eyes was higher than controls (P<0.05). Also relative risk of all irritation effect was more than 1.Maximum eye irritation was evaluated by pressing workers when formaldehyde exposure was more than others.
Conclusion: Occupational exposure of workers to formaldehyde was higher than the respective NIOSH Threshold Limit Values–Time Weighted Average (TLV-TWA).It seems, irritation of respiratory tract and eyes occur in the lower concentration of formaldehyde TWA of Iran standards. Due to irritation relative risk in the melamine dinnerware workshops, a program of risk management required.
melamine dinnerware industry, formaldehyde,relative risk, irritation effect
صنعت ظروف ملامین, فرمالدئید, ریسک نسبی, اثرات تحریکی
50
57
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1511-1&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/82015/04/15
1394/1/26
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/132015/10/6
1394/7/14
M
vahabi
معصومه
وهابی شکر لو
Zendehdel76@Yahoo.com
00319475328460027260
00319475328460027260
No
گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران - .
M
mazinani
محمد
مزینانی
00319475328460027261
00319475328460027261
No
گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران - .
S
kdakaram
سهیلا
خداکریم
00319475328460027262
00319475328460027262
No
گروه اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران - .
M
rezazadeh
منصور
رضا زاده
00319475328460027263
00319475328460027263
No
گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران - .
H
khiri
هما
خیری
00319475328460027264
00319475328460027264
No
معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران، گروه مهندسی بهداشت حرفهای، تهران، ایران
AA
mosavi
علی اصغر
موسوی مهربان
00319475328460027265
00319475328460027265
No
معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران، امورآزمایشگاهها، تهران، ایران - .
R
zendedel
رضوان
زنده دل
Zendehdel76@Yahoo.com
00319475328460027266
00319475328460027266
Yes
گروه مهندسی بهداشت حرفهای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
fa
مطالعه ارتباط بین استرس شغلی با عوامل زیان آور در یک صنعت سیمان
Ergonomic study of the relationship between job stress and harmful factors in the cement industry
زمینه و هدف: زمانی که از استرس صحبت می شود بیشتر جنبه های منفی آن مد نظر است. استرس می تواند در بروز برخی بیماریهای جسمی، روانی و اجتماعی نقش داشته باشد. استرس زیاد باعث کاهش عملکرد فرد و افزایش حوادث در محیط کار می شود. در خطوط تولید صنعت سیمان عوامل زیان آور مختلفی وجود دارد که در بروز استرس نقش داشته و سلامتی کارگران را به مخاطره می اندازد.
روش بررسی: این پژوهش بر روی 177 نفر از کارگران خط تولید یک صنعت سیمان انجام شده است. جهت جمع آوری داده ها در مرحله اول، از پرسشنامه های فردی-شغلی و استرس شغلی بلکیک استفاده شد. همچنین به منظور سنجش عوامل زیان آور صدا، روشنایی، گرد و غبار و تنش های حرارتی به ترتیب از دستگاههای صدا سنج، لوکس متر، پمپ نمونه برداری بهمراه متعلقات آن و WBGTمتر استفاده گردید. داده توسط نرم افزار SPSS20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین استرس شغلی گروه نمونه 01/45 بوده و از نظر آماری ارتباط معناداری بین عوامل زیان آور صدا و گرد و غبار با استرس شغلی وجود دارد(P<0/01).اما بین استرس شغلی با عوامل زیان آور دیگر از جمله روشنایی و تنش های حرارتی ارتباطی یافت نشد. همچنین در استرس شغلی کارکنان با ملاحظه بر سن، سابقه کار و محل فعالیت ایشان تفاوت وجود داشت.
نتیجه گیری: بررسی نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که صدا و گرد و غبار در محیط کار عوامل تاثیر گذار بر استرس شغلی کارگران در خط تولید صنعت سیمان می باشند. همچنین با افزایش سن افراد، استرس شغلی نیز افزایش می یابد. از طرفی افراد با سابقه در فعالیت هایی مشغول هستند که بار مسئولیتی زیادی برای ایشان دارد و همین امر موجب افزایش استرس می شود. در واحدهای مختلف خط تولید کارخانه سیمان، میزان شدت و مدت زمان مواجهه افراد با عوامل زیان آور متفاوت است که این موضوع موجب بروز تفاوت در استرس شغلی کارکنان با ملاحظه بر محل فعالیت ایشان می شود.
Background and aims: When speaking of stress, it is considered to be the most negative aspects. Stress can develop some of physical, psychological and social illness. Too much stress can reduce performance and increase in accidents in the workplace. In the Cement production lines, there are many deleterious effects that play in outbreak of stress and endanger the health of workers.
Methods: The study on 177 workers of a cement production line is done. In the first phase of data collection,individual-job and Belkyk job questionnaire was used to obtain data. In order to assess the deleterious effects of sound, lighting, dust and thermal stress, In order to gauge the sound devices, lux meter, sampling pump was used with its accessories and WBGT meter. Data were analyzed by SPSS 20 software.
Results: The results of this study shows that the average job stress groups were 45.01, And statistically significant relationship between the deleterious effects of job stress is noise and dust (P <0/01). But between job stress and other harmful elements such as lighting and thermal stresses not found. Job stress also with regard to age, experience, and the difference in their activity there.
Conclusion: According to the result can be inferred the noise and dust in the workplace occupational, affecting factors on workers job stress in the production line workers in the cement industry. Also, With increasing age, job stress increases. On the other hand, those with a history of activities in which the burden is too much for them and This leads to increased stress. In different units of Cement production line, the intensity and duration of exposure to harmful factors is vary, That this causes differences in job stress with respect to their activities on the site.
Job Stress, Harmful factors,cement ,WBGT
استرس شغلی,عوامل زیان آور,سیمان,WBGT
58
67
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1512-1&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/82015/04/152015/03/24
1394/1/4
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/132015/10/62015/06/22
1394/4/1
R
khanijazani
رضا
خانی جزنی
mehdi_mohaghegh7@yahoo.com
00319475328460027267
00319475328460027267
No
استاد، دانشکده سلامت، ایمنی و محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
S
tabatabaeii
شهناز
طباطبایی
tabshahnaz@yahoo.com
00319475328460027268
00319475328460027268
Yes
دانشیار، دانشکده سلامت، ایمنی و محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
مهدی
محققیان یعقوبی
mehdi_mohaghegh7@yahoo.com
00319475328460027269
00319475328460027269
No
دانشیار، دانشکده سلامت، ایمنی و محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
SM
seyed mehdi
سید محمد
سید مهدی
mehdi_mohaghegh7@yahoo.com
00319475328460027270
00319475328460027270
No
استادیار، مرکز تحقیقات بیماریهای مزمن تنفسی )واحد تحقیقات آلودگی هوا، سلامت و بیماریهای شغلی(، پژوهشکده سل و بیماریهای ریوی دکتر مسیح دانشوری، دانشگگاه علگوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
A
kavousi
امیر
کاووسی
mehdi_mohaghegh7@yahoo.com
00319475328460027271
00319475328460027271
No
دانشجوی کارشناسی ارشد ارگونومی، دانشکده سلامت، ایمنی و محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
fa
کاربرد نانولوله کربنی چند دیواره سنتز شده با تکنیک سل – ژل برای تعیین تتراکلرید کربن درهوا با روش ریز استخراج فاز جامد
Seyed Ghavameddin Attari, Abdulrahman Bahrami, Farshid Ghorbani Shahna, Mahmoud Heidari
زمینه و هدف: روش های تعیین آلاینده های آلی فرار در نمونه های هوا نیازمند استخراج آلاینده ها با استفاده از حلال های سمی و خطرناک می باشد. روش ریز استخراج فاز جامد، یک روش مناسب دوستدار محیط زیست وکاربر می باشد که برای گستره وسیعی از ترکیبات قابل استفاده می باشد. استخراج مناسبی است که می توان آلاینده ها را در غلظت های پایین و با حساسیت بسیار بالا و بدون استفاده از حلال انجام داد. فیبرهای ریز استخراج فاز جامد که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند دارای معایبی می باشند که با استفاده از تکنیک های ساخت و جاذب های نوین ، برخی از این معایب رفع می گردد. هدف از این مطالعه ، بررسی عملکرد یک نانوفیبر ساخته شده برای نمونه برداری از تتراکلرید کربن در هوا می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه یک فیبر نوین از نانولوله های کربنی چند دیواره برپایه تکنیک سل – ژل ساخته شد و تاثیر عوامل مختلف در مراحل نمونه برداری و تعیین مقدار از تتراکلرید کربن هوا مورد بررسی قرار گرفت وسپس با فیبر تجاری کربوکسن / پلی دی متیل سیلوکسان مقایسه شد.
یافته ها: عملکرد فیبر پیشنهادی تحت شرایط بهینه در مرحله نمونه برداری در دما ورطوبت پایین بهتر بود. دمای واجذب C ◦280 وزمان واجذب 3 دقیقه بود. انحراف معیار نسبی تکرار پذیری 3/4- 4 % و بازتولید 5/4- 2/3 % به دست آمد و در مقایسه با فیبر تجاری کربوکسن / پلی دی متیل سیلوکسان ، عملکرد مطلوبی داشت.
نتیجه گیری: روش ریز استخراج فاز جامد با فیبر نانوساختار ساخته شده ، روشی آسان و کاربردی با حساسیت ودقت بالا تشخیص داده شد که می تواند به طور موفقیت آمیزی برای تعیین مقادیر تتراکلرید کربن در هوا مورد استفاده قرار گیرد.
Background and aims: Conventional Methods for determination of volatile organic pollutants in the air are based on solvent extraction. Solid-phase microextraction (SPME) has been popular as an environmentally friendly technique to extract a very wide range of analytes. SPME fibers have some drawbacks that can be overcome by use of sol-gel nanosorbents. Therefore the aim of this study has been to evaluate a nano fiber for sampling and determination of carbon tetrachloride in air.
Methods: In this study, a novel multi-walled carbon nanotube fiber based on sol-gel technique was synthesized and the effects of several factors during sampling and determination of carbon tetrachloride were evaluated and finally compared with Carboxen/Polydimethylsiloxane (CAR/PDMS) as a commercial fiber.
Results: Results showed that the performances of proposed fiber under optimal conditions demonstrated better performances in lower level of both temperature and relative humidity. The efficient temperatures for thermal desorption were 280 °C. The desorption times were obtained at 3 min. The relative standard deviation (RSD) for repeatability ranged between 4 to 4.3 % for reproducibility ranged between 3.2 to 4.5 % .In comparative studies to CAR/PDMS, the results were acceptable.
Conclusion: Solid-phase microextraction with synthesized nano fiber is a simple, sensitive and applied method that can use successfully for determination of carbon tetrachloride in the air.
Solid phase microextraction, multi-walled carbon nanotubes, Sol–gel technique, carbon tetrachloride.
ریزاستخراج فاز جامد, نانولوله های کربنی چند دیواره, سل – ژل تکنیک, تتراکلرید کربن
78
68
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-792-2&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/82015/04/152015/03/242015/05/7
1394/2/17
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/132015/10/62015/06/222015/11/22
1394/9/1
Ghavameddin
Attari
Department of Occupational Health, Faculty of Health, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran
قوام الدین
عطاری
qavamat@yahoo.com
00319475328460027272
00319475328460027272
No
گروه بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
Abdolrahman
Bahrami
Department of Occupational Health, Faculty of Health, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran
عبدالرحمن
بهرامی
bahrami@umsha.ac.ir
00319475328460027273
00319475328460027273
Yes
گروه بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
Farshid
Ghorbani Shahna
Department of Occupational Health, Faculty of Health, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran
فرشید
قربانی شهنا
fghorbani@umsha.ac.ir
00319475328460027274
00319475328460027274
No
گروه بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
Mahmoud
Heidari
Department of Occupational Health, Faculty of Health, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran
محمود
حیدری
heidari@gums.ac.ir
00319475328460027275
00319475328460027275
No
گروه بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
fa
رابطه وابستگی افراطی به کار با استرس شغلی و فرسودگی شغلی در معلمان
Relationship between Extreme Dependence to Work with Job Stress and Job Burnout in Teachers
زمینه و هدف: معلمان زمان بسیار زیادی را به طور دلخواه و داوطلبانه به فعالیتهای کاری اختصاص میدهند و این میتواند وابستگی افراطی به کار را در آنها ایجاد کند که تداوم این شرایط پیامدهای مثبت و منفی را به دنبال دارد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه وابستگی افراطی به کار با استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی شهر زاهدان بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده که به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی تعداد 350 نفر از معلمان ابتدایی شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه وابستگی افراطی به کار، استرس شغلی و فرسودگی شغلی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه همزمان با کمک نرم افزارspss21 استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمرات معلمان در متغیرهای وابستگی افراطی به کار (64/0±97/3)، استرس شغلی(74/0±33/3)، و فرسودگی شغلی(79/0±48/3) بود که همه موارد در سطح بالاتری از میانگین نظری (3) قرار داشتند. مقدار ضریب همبستگی عجین شدن در کار، تمایل درونی به کار، لذت بردن از کار و وابستگی افراطی به کار با استرس شغلی به ترتیب 739/0، 743/0، 73/0 و 74/0 (01/0p<). بر اساس نتایج رگرسیون مولفههای وابستگی افراطی به کار 9/55 درصد از واریانس استرس شغلی را تببین میکنند (05/0p<). مقدار ضریب همبستگی عجین شدن در کار، تمایل درونی به کار، لذت بردن از کار و وابستگی افراطی به کار با استرس شغلی به ترتیب 737/0، 739/0، 728/0 و 738/0 بود (01/0p<). بر اساس نتایج رگرسیون مولفههای وابستگی افراطی به کار 4/55 درصد از واریانس فرسودگی شغلی را تببین میکنند (05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به رابطه مثبت و معنادار وابستگی افراطی به کار با استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان، برگزاری دورههای آموزشی جهت آشنایی معلمان با پدیدههای وابستگی افراطی به کار، استرس و فرسودگی شغلی، پیامدهای فردی و سازمانی و راههای مقابله با آنها و مدیریت موثر وقت پیشنهاد میشود.
Background and aims: The teachers assign very high amount of time to job activities arbitrarily and voluntarily, and this fact may result addiction to work in them, that continuity of these situations will have a positive and negative outcomes. The main goal of current study is evaluating the relationship between extreme dependence to work with job stress and job burnout in elementary school teachers of Zahedan city.
Methods: The type of current study is correlation, in which the study carried out on 350 elementary school teachers of Zahedan city, which selected using stratified random sampling method, by using three questionnaires including addiction to work questionnaire, job stress questionnaire, and job burnout questionnaire. Analyzing data carried out using correlation coefficient and multiple regression using SPSS version21 software.
Results: The average score of teachers in dependent variables were 3/97± 0/64 for extreme dependence to work, 3/33±0/74for job stress and 3/48±0/79 for job burnout, which altogether were higher than average level from the theoretical point of view (3). The value of correlation coefficient for work involvement, feeling of being driven to work, work enjoyment, and extreme dependence to work were 0/739, 0/743, 0/73, 0/74 (p<0.01) respectively. Based on result of regression, 55.9% of job stress variance was common with extreme job dependence components (p<0.05). The value of correlation coefficient of work involvement, feeling of being driven to work, work enjoyment, and extreme dependence to work with job stress was 739.737, 0.0, 0.728, 0.738 (p<0.01) respectively. Based on results of regression, the 55.4% of job burnout variance was common with extreme job dependence components (p<0.05).
Conclusion: According to significant positive relationship between workaholism with job stress and job burnout in teachers, it could be suggested to execute instructional courses for familiarity of teachers with phenomenon including extreme dependence to work, job stress, job burnout, individual and organizational outcomes and their methods of opposition against them, and effective management.
Extreme Dependence to Work, Job Stress, Job Burnout, ElementaryTeachers.
وابستگی افراطی به کار, استرس شغلی, فرسودگی شغلی, معلمان ابتدایی.
79
91
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-126-3&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/82015/04/152015/03/242015/05/72015/04/30
1394/2/10
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/132015/10/62015/06/222015/11/222015/11/25
1394/9/4
naser
nastiezaie
sistan
ناصر
ناستی زایی
n_nastie1354@ped.usb.ac.ir
00319475328460027276
00319475328460027276
Yes
دانشگاه سیستان و بلوچستان
framarz
sabegi
sistan
فرامرز
سابقی
framarz123||@gmail.com
00319475328460027277
00319475328460027277
No
دانشگاه سیستان و بلوچستان
fa
طراحی و اعتبار بخشی پرسشنامه جهت ارزیابی رفتار ایمنی
Development and validation of a questionnaire for safety behavior assessment
زمینه و هدفرفتار ایمنی نوع خاصی از رفتار شغلی است که باعث ارتقاء سطح ایمنی و بهداشت کارکنان، مشتریان، عموم جامعه و محیط میشود. استفاده از پرسشنامه یکی از روشهایی ارزیابی رفتار ایمنی میباشد اما تا کنون در ایران پرسشنامه مناسبی که با آن بتوان با قابلیت اطمینان مناسب رفتار امینی را ارزیابی کرد، ارائه نشده است. بنابراین این مطالعه برای تهیه ابزاری مناسب برای سنجش رفتار ایمنی انجام شد.
روش بررسیبا توجه به مطالعات انجام شده پرسشنامه اولیه رفتار ایمنی شامل 25 سوال تهیه شد. روایی صوری، با نظر متخصصان ایمنی انجام شد و ضروت، مرتبط بودن، ساده بودن و واضح بودن سوالات مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روایی محتوا، نسبت روایی و شاخص روایی محتوای کل پرسشنامه به دست آمد. پایایی پرسشنامه با روش آزمون-بازآزمون، شاخصICC و ضریب آلفای کرونباخ آزمون شد. پرسشنامه در 315 نفر از کارکنان صنایع استان قم مورد آزمون قرار گرفت. آنالیز دادهها با نرم افزار Spss20 انجام شد.
یافتههابه غیر از یک سوال برای بقیه سوالات پرسشنامه، مقدار CVR بزرگتر از صفر بود. میانگین نسبت توافق در ارتباط با سادهبودن، واضح بودن و مربوط بودن کل سوالات پرسشنامه برابر با 91/0 و در ارتباط با ضرورت برابر با 95/0 بود. مقدار شاخص ICC برابر با 752/0(009/0=P) و ضریب همبستگی پیرسون بین نتایج آزمون و بازآزمون 619/0 (02/0=P) بود. ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه پیشآهنگ برابر با 766/0 و در مطالعه اصلی برابر با 902/0 بدست آمد. میانگین نمره رفتار ایمنی 66/0±78/3 به دست آمد و بین نمره رفتار ایمنی و وقوع حادثه ارتباط آماری معنیدار و معکوس وجود داشت(01/0>P-value).
بحث و نتیجهگیری:پرسشنامه تهیه شده برای ارزیابی رفتار ایمنی با 12 سوال در حیطه رعایت ایمنی و 11 سوال در حیطه مشارکت ایمنی دارای قابلیت اطمینان و پایایی بسیار مناسب است و یک ابزار بومی جهت ارزیابی رفتار ایمنی با دقت و صحت مناسب است.
Background and aims: Safety behavior is a type of job behavior that promotes the health and safety of workers, clients, public and environment. One of the methods for assessment of safety behavior is the use of questionnaire but So far not provided a validated questionnaire in Iran for assessment of safety behavior. The present study was designed to develop a measurement tool for assessment of safety behavior.
Methods: According to the previous studies, a draft of questionnaire with 25 questions was created. Face validity was done based on expert opinion and necessity, relevance, simplicity and clarity of the questions was evaluated. To assess the content validity, content validity ratio and content validity index of the questionnaire was calculated. Reliability of the questionnaire was tested with test-retest, Interclass correlation coefficient and cronbach's alpha coefficient. Provided questionnaire tested on 315 employees of Qom province industries. Data analysis was performed using SPSS20.
Results: Other than one question, for the rest of the questions CVR value was greater than zero. Mean of agreement ratio for relevance, simplicity and clarity of questionnaire was 0.91 and for necessity was 0.95. ICC index was equal to 0.752(P=0.009) and Pearson correlation coefficient between test and retest result was 0.619(P=0.02). In scout study Cronbach's alpha coefficient was 0.766 and in the main study was 0.902. Mean score of Safety behavior was 3.78±0.66 and Safety behavior score has a significance inverse relationship with accident (P-value<0.01).
Conclusion: The safety behavior questionnaire design and validate with 12 questions in Safety compliance and 11 questions in Safety participation. Provided questioner has high reliability and validity and it is a local tool for assessment of safety behavior with suitable sensitivity and accuracy.
Accident, safety behavior, safety performance, Validation
حادثه, رفتار ایمنی, عملکرد ایمنی, اعتبار بخشی
92
102
http://ioh.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-67-4&slc_lang=fa&sid=1
2015/03/22015/05/72015/04/222015/07/272015/03/82015/04/152015/03/242015/05/72015/04/302015/08/11
1394/5/20
2015/10/122016/01/32015/09/292016/02/162015/07/132015/10/62015/06/222015/11/222015/11/252016/05/7
1395/2/18
mohsen
mahdinia
Qom University of Medical Sciences
محسن
مهدی نیا
mohsen.mahdinia@yahoo.com
00319475328460027278
00319475328460027278
Yes
دانشگاه علوم پزشکی قم
shahram
arsanqjang
Qom University of Medical Sciences
شهرام
ارسنگ جنگ
hse.laboratory@yahoo.com
00319475328460027279
00319475328460027279
No
دانشگاه علوم پزشکی قم
abbas
sadeghi
Qom University of Medical Sciences
عباس
صادقی
sadeghi_osh@yahoo.com
00319475328460027280
00319475328460027280
No
دانشگاه علوم پزشکی قم
javad
malakouti
Qom University of Medical Sciences
جواد
ملکوتی
jmalakouti@yahoo.com
00319475328460027281
00319475328460027281
No
دانشگاه علوم پزشکی قم
ali
karimi
Qom University of Medical Sciences
علی
کریمی
az.labpratpry@yahoo.com
00319475328460027282
00319475328460027282
No
دانشگاه علوم پزشکی قم