دانشگاه ارومیه ، yo.mohammadzadeh@urmia.ac.ir
چکیده: (3205 مشاهده)
زمینه و هدف: رشد بهرهوری نیروی کار از مهمترین عوامل توسعه و رقابتپذیری اقتصاد محسوب میشود. همواره در هدفگذاری رشد اقتصادی، سهم قابل توجهی به ارتقای بهرهوری اختصاص مییابد. از اینرو، عوامل موثر بر روی بهبود بهرهوری عوامل تولید در کانون توجه پژوهشگران حوزههای مختلف بوده است. یکی از مهمترین تعیینکنندههای بهرهوری نیروی کار، بهبود شاخصهای سلامتی در جامعه است. وضعیت سلامتی افراد جامعه به عنوان سرمایه انسانی تلقی میشود، که هزینههای بهداشتی و ارتقای سلامت جامعه به عنوان سرمایه گذاری خالص و هزینههای درمانی کاهش اثرات بیماری به عنوان سرمایهگذاری جایگزین محسوب میشود. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مخارج بخش سلامت بر روی بهبود بهرهوری نیروی کار در ایران میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر با استفاده از دادههای سری زمانی مربوط به سهم مخارج سلامتی از تولید ناخالص داخلی و بهرهوری نیرویکار طی دوره ۱۳۵۱-۱۳۹۴ به بررسی رابطه بین آنها پرداخته است. با توجه به ماهیت بلندمدت اثرگذاری مخارج سلامت بر روی بهرهوری نیرویکار از رویکرد همانباشتگی جوهانسون-جوسیلیوس استفاده شده است. همچنین بطور ضمنی به تأثیر سایر متغیرها مانند مخارج آموزش، سرمایه سرانه و شهرنشینی بر روی بهرهوری نیرویکار پرداخت شده است.
یافتهها: یافتههای تحقیق حاضر برای ضرایب بلندمدت حاکی از آن است که، هزینههای سلامت سرانه در بلندمدت تاثیر مثبت و معنیدار بر روی بهرهوری نیروی کار دارد؛ طوریکه افزایش یک درصد در مخارج سرانه بخش سلامت، بهرهوری نیرویکار در ایران را به اندازه ۳۶/۰ درصد بهبود میدهد. بهبود بخش آموزش و بویژه آموزش عالی در بلندمدت بهرهوری نیرویکار را بهبود میدهد. افزایش یک درصدی در مخارج آموزش عالی در بلندمدت، باعث بهبود ۴/۰ درصدی در بهرهوری نیرویکار در ایران دارد. طبق انتظار تئوریکی مطالعه، سرمایه سرانه فیزیکی نیز تاثیر مثبت و معنیدار بر روی بهرهوری نیرویکار در ایران داشته و مقدار این ضریب در بلندمدت ۰۹/۰ میباشد که نشان میدهد افزایش یک درصدی در سرمایه فیزیکی سرانه در بلندمدت موجب بهبود ۰۹/۰ درصدی بهرهوری نیرویکار در ایران میشود. اما در خصوص نرخ شهرنشینی، با توجه به اینکه در تئوریهای اقتصاد توسعه، توسعه اقتصادی با شهرنشینی همراه است، لذا شهرنشینی اغلب با بهبود بهرهوری همراه میشود. اما آنچه برآورد مطالعه حاضر نشان میدهد، این است که نرخ شهرنشینی در بلندمدت نه تنها با بهبود بهرهوری نیرویکار در ایران همراه نبوده است، بلکه تاثیر منفی بر بهرهوری نیرویکار داشته است. ضریب این متغیر با توجه به جدول ۴ حدود ۰۲/۰- میباشد؛ بدین معنی که افزایش نرخ شهرنشینی در ایران به میزان یک درصد، موجب کاهش بهرهوری نیرویکار در حدود ۰۲/۰ درصد شده است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که در مواجهه با بودجهریزی بخش سلامت، اهداف بلندمدت آن یعنی اثرگذاری بر روی بهرهوری و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. بخش سلامت و آموزش دارای اثرات بلند مدت هستند و نباید انتظار داشت در کوتاه مدت نتایج هزینه کردی در این بخشها حاصل شود و سیاست گذاران کلان جامعه میبایست با افزایش سهم بخش سلامت و آموزش از درآمد ملی، به مرور زمان موجب ارتقای بهرهوری نیرویکار شوند. و با تأمین نیازهای تکنولوژیک و سرمایهای از طریق بستر سازی جذب سرمایه های داخلی و خارجی موجب بکارگیری بیشتر نیرویکار و افزایش بهرهوری نیرویکار شوند. در نهایت رشد شهرنشینی در ایران موجب بروز پدیده تزاحم شده و کارایی نیرویکار را کاهش میدهد. از اینرو پیشنهاد میشود، برنامهریزان کلان جامعه به سمت سیاستهای تمرکززدایی و بهبود وضعیت کسبوکار در مناطق روستایی حرکت کنند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
استرس شغلی دریافت: 1396/11/30 | پذیرش: 1397/10/15 | انتشار: 1398/4/17