جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای احسنی

مرضیه خاتونی، مریم ملاحسنی، سعید خوئینیها،
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف:

  استرس شغلی یک پاسخ مضر جسمی و روحی است و زمانی رخ می دهد که نیازهای شغلی با تواناییها ٬ حمایتها و نیازهای فرد شاغل همخوانی نداشته باشد.استرس شغلی علاوه بر اینکه می تواند برسلامت جسمی و روانی افراد تاثیر منفی بگذارد ٬ باعث کاهش کارایی آنها شده و بهره وری را در سازمانها کاهش دهد.بنا بر این مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان استرس شغلی و عوامل مرتبط با آن در کارکنان مالی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۳۸۸ انجام شد.

  روش بررسی :

  مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده و نمونه های مورد پژوهش را ۸۰ نفر از حسابداران تشکیل دادند که به روش سرشماری انتخاب شدند.شدت استرس و عوامل مرتبط با آن از طریق پرسشنامه پژوهشگر ساخته انداره گیری شد و جهت ساخته شدن این ابزار چندین پرسشنامه مرتبط با موضوع مانند پرسشنامه استاندارد شده استرس شغلی حسابداران ٬ پرسشنامه استاندارد استرس شغلی آسیپو ٬ پرسشنامه استرس شغلی مورد تایید انسیتوی استرس شغلی آمریکا و پرسشنامه استرس شغلی استاینمتز استفاده گردیدو در نهایت پرسشنامه با توجه به شرایط فرهنگی ٬ اجتماعی ٬ اقتصادی تهیه و تنظیم گردید. اعتبار ابزار با روش اعتبار محتوا وجهت اعتماد ابزار از روش آزمون مجدد استفاده گردید و ضریب همبستگی معادل ۹۰/۰ بدست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی برای ارتباط بین متغییر های تحقیق استفاده شد.

  یافته ها:

  شدت استرس شغلی در اکثریت حسابداران در حد شدید بود(۲۵/۴۶ %).ارتباط معناداری بین میزان استرس شغلی تجربه شده و جنس ٬ سن و سابقه کار کارکنان وجود داشت(۰۰۱ /۰> p ) به طوریکه زنان شاغل در این حرفه و نیز کارکنانی که دارای سن و سابقه کار کمتری بودند شدت استرس بالاتری را تجربه می کردند.همچنین مهمترین عامل ایجاد کننده استرس شغلی در این کارکنان بار کاری نقش بود که نسبت به سایر عوامل در اولویت اول قرار گرفت.

  نتیجه گیری:

  با توجه به بالا بودن شدت استرس شغلی در کارکنان حسابداری ٬ برای سازمانها ضروری است که با به کار گیری راه کارهای حمایتی از تاثیرات درازمدت استرس شغلی بر کارکنان این حرفه که تعداد آنها در جامعه کنونی با توجه به نیازهای جامعه رو به افزایش است پیشگیری کنند.

 


زهرا پنجعلی، عادل مظلومی، هادی احسنی، احسان رضایی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: در اکثر صنایع وظایف کارگران به نحوی می باشد که حمل دستی بار غیر قابل اجتناب است. از مهمترین عوارضی که حمل دستی بار برای شاغلین اینگونه صنایع در پی دارد آسیب های حاد کمر و حتی ناتوانی کارگران می باشد. لذا بررسی شرایط کار و اصلاح نواقص از جمله وظایفی است که بر عهده کارکنان حوزه سلامت، به خصوص در صنایع مرتبط می باشد. با توجه به این مهم هدف این مطالعه ارزیابی ریسک های مربوط به حمل دستی بار در یک صنعت ریخته گری قطعات خودرو و ارائه پیشنهادات اصلاحی در این زمینه می باشد.

روش بررسی: در این مطالعه، ابتدا با استفاده از تکنیک آنالیز شغلی جدولی (TTA)، مشاغل انتخابی در هر یک از ایستگاههای کاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس، با استفاده از معادله حمل بار نایوش و جداول اسنوک وزن مجاز قابل حمل در ایستگاه های مورد مطالعه تعیین گردید. همزمان با این دو روش، برآورد بیومکانیک نیروی وارده به کمر هر فرد نیز با استفاده از مدل یوتا (Utah) محاسبه شد.

یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد، در صورتی که وزن بار حدود ۳۷ کیلوگرم باشد نیروی وارده به کمر بیش از حد مجاز خواهد بود. ارزیابی با استفاده از معادله نایوش و جداول اسنوک نیز زیاد بودن وزن بار و در نتیجه بالا بودن ریسک های مربوطه را نشان داد. در ارزیابی ها بعدی، حتی با اصلاح زاویه و فواصل حمل بار نیز هنوز شرایط غیر مجاز و ریسک ها بالا بودند. همچنین در روش معادله نایوش مشخص شد ۶۰% ایستگاه های کاری، باری بیش از حد مجاز بلند می کنند.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، بهترین راهکار اصلاحی برای کاهش سطح ریسک، مکانیزه کردن کار توصیه می شود و در شرایطی که حمل بار با فرکانس کمتری صورت می گیرد، اصلاح زاویه کمر و کاهش فواصل جابجایی بار پیشنهاد می گردد.


مرتضی آقاحسنی، عابدین ثقفی پور، معصومه معصومه فرشیدمقدم، مریم خاکبازان، ابوالفضل محمدبیگی، سمانه ابوالخیریان،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده



زمینه و هدف: ارتقای سطح سلامت و پاسخ گفتن عادلانه به نیازهای بهداشتی مردم و جوامع مهمترین مأموریت نظام سلامت هر کشور به شمار می رود. در سال های اخیر از سویی مفهوم سلامت و تعیین کننده های آن و از سویی دیگر نیازهای بهداشتی و ساختار جمعیتی جوامع دستخوش تغییرات زیادی شده است . دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی با کیفیت بدون توجه به تدوین استراتژی­ها و برنامه­ریزی های مناسب و نیز  بهره گیری از اصول مدیریت منابع انسانی امری ناممکن بنظر می رسد . به عبارت بهتر ایجاد تعادل بین نیروی انسانی و بارِکاری کارکنان سلامت شاغل در مناطق مختلف از جمله مناطق حاشیه شهر ها که ساختار جمعیتی و نیاز های متفاوتی در مقایسه با جمعیت شهری دارند از الزامات مدیریت در حوزه سلامت می باشد. این مطالعه به منظور مقایسه زمان سنجی مراقبت های بهداشتی اولیه و بار کاری کارکنان شاغل در پایگاه جامع سلامت حاشیه شهر و بافت شهری استان قم، طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی:این پژوهش بصورت مقطعی- تحلیلی در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ به روش تصادفی از بین پایگاههای مستقر در دو پایگاه حاشیه شهر و دو پایگاه بافت شهری قم انجام شد. در یک مقطع زمانی ۳ ماهه، ۱۰۰۰ نفر-مراقبت در مادران باردار و گروه های سنی مختلف دریافت کننده مراقبت بهداشتی در پایگاههای جامع سلامت، زمان سنجی شد. مراقبتها توسط ۴ نفر از مراقبین سلامت که از نظر سرعت و کیفت کار مشابه هم بودند، انجام شد و زمان سنجی خدمات و بارِکاری آنها با روش Stop Watchبا دو کرونومتر از طریق مشاهده مستقیم ناظر، اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله آزمون تی مستقل انجام گردید.
یافته­­­ها:در این مطالعه،میانگین زمان کلی مراقبت در مراقبتهای پیش از بارداری۶±۲۳دقیقه بود. همچنین مراقبت های بارداری با میانگین کلی۵/۹ ± ۳۵ دقیقه بیشترین زمان را به خود اختصاص داد.در حالی که نتایج بدست آمده از زمان سنجی سایر مراقبت های ارائه شده در بسته مراقبت های طرح تحول سلامت نشان داد میانگین زمان کلی برای مراقبت های نوزادان وکودکان به ترتیب۵±۷/۲۴ و۶±۲۲دقیقه و در مورد مراقبت های میانسالان زن و سالمندان۵/۴ ±۵/۲۶و۹±۳۳ دقیقه بود. همچنین نتایج این مطالعه اختلاف معناداری را بین زمانبری این مراقبت ها درپایگاه های سلامت حاشیه شهر و پایگاههای سلامت بافت شهری نشان داد (۰۵/۰> p). به علاوه، میانگین کلی زمانبری برای مراقبت های پس از زایمان و باروری سالم به ترتیب ۵±۲۰و۸/۲± ۴/۷ دقیقه و برای مراقبت های نوجوانان و جوانان و نیز میانسالان مرد به ترتیب۸/۵±۵/۳۲و۴/۶±۲۴و ۹±۳۱ دقیقه بودکه اختلاف معناداری را میان پایگاه های سلامت حاشیه شهر و بافت شهری نشان نداد(۰۵/۰< p).
نتیجه گیری:تفاوت در زمان سنجی خدمات بهداشتی و بارِکاری درپایگاههای سلامت حاشیه شهر و بافت شهری می تواند در برنامه ریزی و تعیین تعداد نیروی انسانی متناسب با نوع خدمت، محل خدمت و نیازهای گروه­های هدف در ارایه مراقبت های باکیفیت و مناسب، با رعایت اصول مدیریت منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرد.به عبارتی دیگر، دسترسی عادلانه تر به مراقبت های بهداشتی اولیه،نیازمند توجه بیشتر برنامه­ریزان و سیاستگزاران به تفاوت های جمعیت شناختی و نیازهای مناطق مختلف بافت های شهری و حاشیه ای است.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله سلامت کار ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iran Occupational Health

Designed & Developed by : Yektaweb