جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای رحیمی پردنجانی

علی محمدزاده ابراهیمی، طیبه رحیمی پردنجانی،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی بامدادگرایی، ثبات الگوهای خواب، روان رنجور خویی، برونگرایی، باز بودن به تجارب، توافق جویی و وجدانی بودن به عنوان پیش بین های تحمل نوبت­کاری در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز می باشد.

  روش بررسی: نمونه پژوهش شامل ۲۴۵ نوبتکار بودند، که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پرسشنامه زمینه یابی نوبتکاران، شرکت کنندگان به دو گروه (نوبتکاران کم تحمل و نوبتکاران با تحمل) تقسیم شدند و سپس هر گروه شرکت کننده با استفاده از پرسشنامه شخصیتی نئو مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز و در مرحله اعتباریابی همبستگی پیرسون به کاربرده شد.

  یافته ها: یافته ها، فرضیه پژوهش را تأیید کرد. به بیان دیگر، یافته ها این حقیقت را آشکار کردند که تحمل نوبت کاری می تواند از طریق ویژگی های شخصیتی پیش بینی شود.

  نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت بامدادگرایی، روان رنجورخویی و ثبات الگوهای خواب را به عنوان پیش بین های تحمل نوبت کاری نشان دادند . بنابراین به منظور انتخاب افراد برای سیستم های نوبت کاری توصیه می شود بر این متغیرها تکیه کنیم.


طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط روش های مدیریت ایمنی با رفتارهای ناایمن با میانجی گری انگیزش ایمنی انجام شد.

روش بررسی: طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری بود و نمونه پژوهش شامل ۲۶۵ نفر از کارکنان عملیاتی یک شرکت صنعتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش مقیاس روش های مدیریت ایمنی، مقیاس انگیزش ایمنی و پرسشنامه رفتارهای ناایمن را تکمیل نمودند. روایی و پایایی همه پرسشنامه ها قابل قبول گزارش شده است. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزارAMOS-۲۱  و SPSS-۱۹ انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد.

یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازندگی خوبی برخوردار است. روش های مدیریت ایمنی اثر مستقیمی بر رفتارهای ناایمن و انگیزش ایمنی دارد(۰۰۰۱/۰< P). همچنین اثر واسطه ای انگیزش ایمنی در رابطه بین روش های مدیریت ایمنی با رفتارهای ناایمن مورد تائید قرار گرفت (۰۰۰۱/۰< P).

نتیجه گیری: بنابراین، سازمان ها می توانند با بهبود رویه های مدیریت ایمنی خود و نیز آموزش به کارکنان و سرپرستان برای تقویت انگیزش ایمنی، رفتارهای ناایمن و به دنبال آن حوادث شغلی را کاهش دهند.

کلید واژه ها: رفتارهای ناایمن، روش های مدیریت ایمنی، انگیزش ایمنی، کارکنان


طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده

زمنیه و هدف: احساس رضایتمندی شغل از اساسی ترین مؤلفه های بهداشت روانی و یکی از مهمترین عوامل در موفقیت شغلی می باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر نارضایتی شغلی معلمان ابتدایی شهر بجنورد می باشد.

روش بررسی:  در این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر بجنورد بودند که در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ مشغول به فعالیت بودند (۶۵۳=N). تعداد ۲۰۰ نفر از آنها با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سنجش عوامل مؤثر بر نارضایتی شغلی مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عامل اکتشافی با مولفه های اصلی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و تحلیل عامل تاییدی با کمک نرم افزار AMOS نسخه ۲۲ استفاده گردید.

یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عامل با روش چرخش واریماکس منجر به استخراج سه عامل قوی با محتوای نارسایی مدیریت (۲۷ ماده)، عوامل فردی (۱۲ ماده) و کمبود عوامل رفاهی (۹ ماده) شد که این سه عامل ۰۷/۴۱ درصد واریانس کل را در بر می گیرد. در گام بعدی به منظور تبیین مدل مفهومی، تحلیل عامل تأییدی روی ماده ها انجام شد. نتایج نشان داد پرسشنامه سنجش عوامل موثر در نارضایتی شغلی از سه سازه مکنون وزیربنایی ساخته شده است. شاخص های الگوی تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگو دارای برازش قابل قبولی است.

نتیجه گیری: پژوهش حاضر اهمیت سه عامل نارسایی مدیریت، عوامل فردی و کمبود عوامل رفاهی را به عنوان عوامل موثر بر نارضایتی شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهر بجنورد نشان داد. لذا متولّیان نظام آموزش و پرورش می توانند در برنامه ریزی های خرد و کلان سازمان بر این عوامل تأکید کنند.


اعظم غفاری باغستانی، علی اکبر سلیمانیان، طیبه رحیمی پردنجانی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: بی توجهی به خشونتخانگیبه عنوان یک آسیب اجتماعی جدی، می تواند زیان­های جبران ناپذیری به جامعه وارد ­کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی­گری بهزیستی فردی در رابطه بین استانداردهای زندگی مشترک و خشونت خانگی در کارکنان بیمارستان های شهر بجنورد می باشد.
روش بررسی: طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. نمونه شامل ۲۵۰ نفر از کارکنان متأهل بیمارستان­های شهر بجنورد بود که به روش سرشماری انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه اختصاصی رابطه (ISRS)، پرسشنامه بهزیستی عمومی (GWB) و پرسشنامه تاکتیک­های حل تعارض (CTS۲) را تکمیل نمودند. برای آزمودن الگوی پیشنهادی، روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از رویکرد دو مرحله اندرسون و گریبینگ و با کمک نرم افزار  AMOS- ۲۴و  SPSS- ۲۴به کار برده شد و برای بررسی معناداری اثرات غیر مستقیم، روش بوت استروپ به کار گرفته شد.
یافته‌ها: یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازندگی خوبی برخوردار است. استانداردهای زندگی مشترک و بهزیستی فردی رابطه معنی داری با خشونت خانگی دارند. همچنین اثر میانجی گری بهزیستی فردی در رابطه بین استانداردهای زندگی مشترک و خشونت خانگی مورد تائید قرار گرفت (۰۰۰۱/۰ <P).
بحث و نتیجه‌گیری:پژوهش حاضر نقش واسطه­ای بهزیستی فردی را در رابطه بین استانداردهای زندگی مشترک و خشونت خانگی را نشان داد. بنابراین مداخلات زوج درمانی می توانند با تکیه بر استانداردهای زندگی مشترک و نیز آموزش به زوجین برای تقویت بهزیستی فردی، خشونت خانگی را کاهش دهند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله سلامت کار ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iran Occupational Health

Designed & Developed by : Yektaweb