۱۸ نتیجه برای شمس
علی اصغر فرشاد، یحیحی خسروی، سید شمس الدین علیزاده،
دوره ۳، شماره ۲ - ( پاييز و زمستان(۳و۴ ) ۱۳۸۵ )
چکیده
اصغر رضا سلطانی، شمسی ازوجی، ژاندارک اقلیدی، شهرام صیادلی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۷ )
چکیده
شمسی شکاری سلیمانلو، رستم گلمحمدی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۸ )
چکیده
هدف : نور روز علاوه بر تاثیرات دیداری، سبب کنترل چرخه سیرکادین ترشح هورمونها و دمای بدن، تاثیر بر خواب و بیداری، هوشیاری، حالت و رفتار انسان میشود. در این مطالعه با پیش بینی مقادیر روشنایی قائم جنوبی، کمیتهای "روشنایی کافی روز" و "روشنایی مفید روز"در شهرکهای صنعتی تهران محاسبه گردید.
روش بررسی : اندازهگیری روشنایی نیز از ۱۲ جولای تا ۱ آگوست ۲۰۰۷ از ساعات ۹ تا ۱۵ در سه ایستگاه همدان، اشتهارد و کرمان انجام شد. با استفاده از معادلات انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی، مقادیر روشنایی قائم جنوبی برای ایستگاههای مذکور محاسبه گردید. با استفاده از مدل تجربی حاصله، ضمن محاسبه روشنایی قائم جنوبی در ۱۱شهرک صنعتی تهران در یک سال کاری، کمیتهای "روشنایی کافی روز" و "روشنایی مفید روز" در یک کارگاه فرضی پیش بینی شد.
یافتهها : حداقل، حداکثر، میانگین و انحراف معیار کل دادهها بترتیب برابر ۵، ۳۲/۸۸، ۱۴/۵۰ و ۳۵/۲۳ کیلولوکس بود. میزان "روشنایی کافی روز" حدود ۵۶%، و میزان "روشنایی مفید روز" %۵۶ تا ۱۰۰% برای یک کارگاه فرضی تعیین شد.
نتیجهگیری: در شهرکهای صنعتی تهران پتانسیل بالایی جهت تامین روشنایی روز و صرفه جویی انرژی وجود دارد. حداکثر مقادیر روشنایی قائم در شهرکهای صنعتی بیش از ۸۸ کیلولوکس میباشد که قابلیت تامین روشنایی داخلی بیش از ۶۳۰ کیلولوکس را دارد. این میزان روشنایی داخلی سبب خیرگی و ناراحتی شاغلین نخواهد شد
محمود شمسی، محسن شمس، اکبر نیلی پور طباطبایی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : در طراحی مداخلات اصلاح رفتار، شناسایی و تحلیل مخاطبان جایگاه ویژه ای دارد. هدف از این مطالعه، سنجش نگرش و رفتار کارکنان ایستگاه های در حال ساخت مترو در شهر اصفهان در زمینهی استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی، شامل است تا از نتایج آن در طراحی مداخله برای ترغیب آنان به استفاده از این وسایل در محیط کار استفاده شود.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی- تحلیلی، با مراجعه به کلیهی کارکنان دو ایستگاه در حال ساخت مترو در شهر اصفهان که بالغ بر ۴۴ نفر بودند، پرسشنامهی سنجش وضعیت نگرش و رفتارهای خودگزارشی در زمینهی استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی تکمیل و رفتار واقعی آنان نیز با استفاده از چکلیست و بهطور نامحسوس توسط افراد آموزش دیده بررسی شد.
یافته ها: نگرش کارکنان در زمینه استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی، نسبتاً مطلوب بود و بیشتر کارکنان گزارش کردند که همیشه یا بیشتر اوقات از وسایل ایمنی و حفاظت فردی استفاده میکنند؛ با این حال، ثبت رفتارهای مشاهده ای گروه هدف نشان داد که استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی توسط کارکنان مطلوب نیست. استفاده از کلاه ایمنی، لباس مخصوص کار و ماسک کمترین موارد استفاده را داشت.
نتیجهگیری: نگرش مطلوب کارکنان نسبت به رفتار استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی و قضاوت مثبت آنان از رفتار خود، همیشه با انجام رفتار درست آنان همراه نیست و استفاده از مداخلات اختصاصی و مبتنی بر تحلیل رفتاری اثربخش، که براساس تحلیل مخاطب و به ویژه تعیین وضعیت آگاهی، نگرش، رفتار خودگزارشی و رفتار واقعی آن ها طراحی می شود، ضروری خواهد بود.
صدیقه عطر کار روشن، سید شمس الدین علیزاده،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: وقوع حوادث ناشی از کار هر ساله تاثیر بسزایی بر بهره وری کارگران و در نهایت بر اقتصاد جامعه می گذارد. از آنجا که بعنوان یک واقعیت، همواره مخارج واقعی برای کاهش ریسک از محدودیت برخوردار بوده و ارزشگذاری پولی هزینه ها، می تواند بر سرمایه گذاری بهینه در مسائل ایمنی اثر گذار باشد، هدف از این تحقیق محاسبه هزینه های اقتصادی حوادث ناشی از کار برحسب روز و ریال در ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه هزینه های مستقیم مالی ناشی از ۱۰۵۸۳ مورد حادثه شغلی رخ داده در سال ۱۳۹۱ برآورد شده است. تعداد روزهای کاری از دست رفته برای هر حادثه و سپس تعداد کل روزهای کاری از دست رفته بر اساس گروه های مشخص محاسبه شد. برای برآورد کمی روزهای کاری از دست رفته، حداقل پایه حقوق کارگران در روز در سال ۱۳۹۱ یعنی ۱۲۹۹۰ تومان در نظر گرفته شد.
یافته ها: بیشترین روزهای کاری در اثر وقوع حوادث در صنعت ساخت و ساز (۴۱۳۶۵۷۲روز) از دست رفته اند. به علاوه وقوع حوادث شغلی در بین افراد متاهل (۵۱۸۲۹۴۹ روز) و شاغلان با سابقه کارکمتر از یک سال (۲۹۶۰۷۲۷ روز) منجر به بیشترین روز کاری از دست رفته شده است. همچنین کل هزینه های تحمیلی ناشی از حوادث شغلی ۹۵۸۱۲۰۵۸ هزار تومان و سرانه انسانی هر حادثه شغلی که در کشور رخ می دهد برابر با ۹۰۵۳۳۹۳ تومان می باشد.
نتیجه گیری: هزینه های ناشی از حوادث و خسارتی که این حوادث بر کارفرمایان و نهایتاً بر پیکره اقتصاد کشور وارد می کند، قابل توجه است. این مطالعه چارچوبی جهت برنامه ریزی های کلان کشور به منظور حفاظت از کارگران و پیشگیری از تحمیل هزینه های اقتصادی بر محیط های کاری، کارگاه ها و.. نهایتا اقتصاد جامعه اعم از بخش خصوصی و دولتی فراهم می آورد.
ناصر شمس قارنه، هانیه خانی جزنی، فاطمه رستمخانی، حامد کرمانی،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: بهداشت و درمان یکی از حوزه های با سطح ریسک بالا محسوب می شود. امروزه سازمان های پیشرو در بهداشت و درمان بر این واقعیت اذعان دارند که عوارض جانبی و شکست سیستم باید مدیریت و کنترل شوند که در این راستا یکی از مهم ترین مباحث، خطاهای انسانی است. یکی از زمینه های مرتبط با بهداشت و درمان کنترل عفونت است که در دندانپزشکی بسیار مورد بحث قرار می گیرد. این پژوهش در راستای شناسایی، پیشگیری و کاهش خطاهای انسانی در کنترل عفونت در قسمت استفاده از ابزارهای حفاظت فردی و شست و شوی دست ها در بین دندانپزشکان متخصص انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر در یک کلینیک دندانپزشکی نیمه خصوصی در شهر تهران صورت گرفته است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با دندانپزشکان متخصص، گزارشات و مستندات کلینیک و مشاهدات تحلیلگر در وظایف دندانپزشک که مربوط به استفاده از ابزارهای حفاظت فردی و شست و شوی دست ها در کنترل عفونت می باشد، انجام شد. پس از جمع آوری داده ها با بکارگیری تکنیک SHERPA به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و راهکارهای کنترلی ارائه شده است.
یافته ها: ۴۹/۶۰% درصد از خطاهای شناسایی شده عملکردی، ۴۷/۲% بازیابی، ۷۰/۳% ارتباطی، ۸۷/۹% انتخاب و ۴۵/۲۳% بازدید بوده است که بیشترین درصد از نوع عملکردی و کمترین مقدار از نوع بازیابی است. از مهم ترین خطا های شایع بدست آمده، عدم شست و شوی دست ها بین هر مریض، دست زدن به وسایل بدون کاور یکبار مصرف با دستکش در حین درمان بیمار، تنظیم ماسک در حین درمان با دستکش آلوده، استفاده از عینکی که قابلیت محافظت از اطراف را ندارد و عدم تعویض ماسک در فواصل زمانی استاندارد، هستند.
نتیجه گیری: شناسایی خطا ها، نتایج بدست آمده از ارزیابی ریسک و راهکارهای ارائه شده برای کنترل ریسک ها، نمایانگر آن است که SHERPA در زمینه کنترل عفونت دندانپزشک نیز مانند سایر زمینه های تحقیق شده در حوزه بهداشت و درمان، تکنیکی مناسب و قابل اجرا است.
بفرین مولود پور فرد، یحیی رسول زاده، سید شمس الدین علیزاده،
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: جهت پیشگیری از وقوع حوادث در فرآیندهای شیمیایی ضروری است که از چندین لایه حفاظتی استفاده گردد. در همین راستا تجزیه و تحلیل کفایت و مقاومت لایه های حفاظتی مورد استفاده، یک ضرورت است. این مطالعه به بررسی سطح امنیت لایه های حفاظتی موجود در واحد تولید کریستال های سفالکسین یکی از شرکت های داروسازی می پردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد که در آن خطرات موجود در واحد تولید کریستال های سفالکسین یکی از شرکت های داروسازی با استفاده از روش LOPA ارزیابی شده اند. بدین منظور با مراجعه به واحد تولید سفالکسین و بازرسی واحد که تولید کریستال های سفالکسین در ۴ راکتور آن صورت می گیرد، نخست با استفاده از روش HAZOP، سناریوهای مختلف نوشته شده و خطرات شناسایی شدند. سپس با استفاده از روش LOPA که یک روش آنالیز و ارزیابی ریسک است، لایه های حفاظتی موجود آنالیز شدند و در نهایت عدد ریسک محاسبه گردید.
یافته ها: با استفاده از این روش ۱۰۴ سناریو شناسایی شدند. از کل ۱۰۴ سناریو ۱۰۲ سناریو در سطح قابل قبول می باشند و تنها دو سناریو به قضاوت مدیریت برای معلوم کردن اینکه کاهش بیشتری نیاز است یا خیر، احتیاج دارند.
نتیجه گیری: تکنیک LOPA روشی سودمند در ارزیابی کفایت لایه های حفاظتی مستقل بکار رفته در کاهش ریسک واحد تولید کریستال های سفالکسین شرکت داروسازی است. نتایج نشان دادند که بدست آوردن فرکانس رویداد آغازگر بعضی از رویدادها از روی جداول اختصاصی روش عملی نیست و این امر استفاده از قضاوت های کارشناسانه و تبادل تجارب را مورد تاکید قرار می دهد و به دلیل دخالت مستقیم نیروی انسانی در ارزیابی خطر و تازگی روش، مهارت تیم بررسی کننده در صحت و دقت نتایج بسیار مهم است و از این رو کالیبراسیون و ارزیابی مراحل انجام کار نیز مهم است.
سید شمس الدین علیزاده، سمانه نجومی، یحیی رسول زاده، عباس زرانژاد، سکینه ورمزیار، مریم عباسی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: حوادث شغلی و بررسی آنها از جمله مهمترین موضوعات در زمینه ایمنی صنعتی می باشند. چنانچه این حوادث به خوبی بررسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، احتمال کاهش رخداد آنها وجود خواهد داشت. این بررسی با هدف فراهم نمودن اطلاعات ارزشمند برای محققان و بررسی کنندگان حوادث شغلی صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه به صورت سیستماتیک مجلات علمی دانشگاهی فارسی زبان بررسی شدند. هدف یافتن، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل مقالاتی بود که از ابتدای سال ۱۳۸۰ تا پایان ۱۳۹۳ در خصوص حوادث شغلی در این مجلات منتشر شده بودند. بر این اساس نخست فهرست مجلات معتبر علمی (۵۹ مجله) و در گام بعدی، مقالات مرتبط با حوادث شغلی (۱۰۶ مقاله) انتخاب شدند. معیار انتخاب مجلات مورد نظر، دارا بودن حداقل یک مقاله در زمینه حوادث شغلی بود. مقالات بر اساس سال انتشار، مجله منتشر کننده و زمینه بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که بیشترین مطالعات به ترتیب در زمینه خدمات درمانی (۸۰/۱۹ درصد)، تولید و صنعت (۹۸/۱۶ درصد) و اپیدمیولوژی (۳۲/۱۱ درصد) انجام شده اند. همچنین در شش سال اول بررسی تنها ۱۲ (۳۲/۱۱ درصد) مقاله در زمینه حوادث شغلی در مجلات منتشر شده اند در حالی که در شش سال انتهایی بررسی ۷۳ (۸۶/۶۸ درصد) مقاله منتشر شده اند. ۴۲ مجله تنها دارای یک مقاله مرتبط بودند و ۱۷ مجله بیش از یک مقاله در زمینه حوادث شغلی منتشر کرده بودند. دو مجله طب کار و سلامت کار ایران ۸۰/۱۹ درصد مقالات را به خود اختصاص داده بودند.
نتیجه گیری: این مقاله می تواند تا حدودی یکی از نیازهای محققان و متخصصان ایمنی و بهداشت شغلی را به عنوان یک منبع علمی برآورد نماید و به بهبود مطالعات در زمینه حوادث شغلی در ایران کمک نماید.
پیام حیدری، سکینه ورمزیار، مجتبی جعفروند، سید شمس الدین علیزاده، چیا حکیمی،
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: ابعاد آنتروپومتری بدن از جمله عوامل تاثیرگذار بر حداکثر اکسیژن مصرفی است. این مطالعه با هدف پیشبینی حداکثر اکسیژن مصرفی بر اساس ابعاد آنتروپومتری دانشجویان فوریتهای پزشکی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- مقطعی در سال ۱۳۹۵ و بهصورت کلیشماری در بین ۵۶ نفر از دانشجویان فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. در ابتدا، از پرسشنامهی سلامت عمومی PAR-Q برای اطمینان از سلامت کامل شرکتکنندگان استفاده شد. حداکثر اکسیژن مصرفی با استفاده از تست تردمیل گرکین اندازهگیری شد. ابعاد آنتروپومتریک توسط متر نواری، دستگاه آنتروپومتر و کولیس دیجیتال اندازهگیری شدند. اطلاعات به دست آمده با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره در نرمافزار ۱۹SPSS آنالیز شد.
یافته ها: میانگین سن شرکتکنندگان ۶۹/۲۱ سال بهدست آمد. میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی و میانگین طول پا در بین دانشجویان فوریتهای پزشکی بهترتیب ۱۷/۴ لیتر بر دقیقه و ۳۵/۹۶ سانتیمتر برآورد گردید. همبستگی معناداری بین حداکثر اکسیژن مصرفی با ابعاد آنتروپومتریک وجود داشت، بعلاوه ابعاد محیط شکم، طول پا و محیط ساق پا، ۷/۶۳ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی را پیشبینی کردند.
نتیجه گیری: ابعاد آنتروپومتریکی در بین دانشجویان فوریتهای پزشکی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر حداکثر اکسیژن مصرفی است. بنابراین در انتخاب این دانشجویان و همسان کردن توانمندی هر فرد با انرژی مورد نیاز شغل، توجه به ابعاد بدنی داوطلبین امری ضروری بهنظر میرسد.
پروین نصیری، محمدرضا منظم، فریده گل بابایی، علی اکبر شمسی پور، حسین عربعلی بیک، علی رضا مرتضی پور، غلام حیدر تیموری، مهدی اصغری،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به توسعه شاخصهای گرمایی متعدد و محدودیتهای مربوط به هر یک، در این مطالعه کاربردپذیری و اعتبارسنجی شاخص حرارتی ناراحتی اصلاح شده (Modified discomfort index) در محیطهای شغلی روباز مد نظر بوده است.
روش بررسی: این مطالعه بصورت مقطعی در تابستان ۱۳۹۵ در ۱۲ معدن مصالح ساختمانی استان تهران و بر روی ۱۷۵ کارگر مرد انجام گرفت. پارامترهای محیطی بههمراه پارامترهای فیزیولوژیکی (دمای دهانی، دمای پرده صماخ و دمای پوست) در ۳ مقطع زمانی بهطور همزمان اندازهگیری و همچنین شاخص Modified discomfort index به همراه ۳ شاخص مستقیم حرارتی دیگر شامل Wet-bulb globe temperature، Oxford index و Wet-bulb dry temperature موردمحاسبه قرار گرفتند. برای بررسی کاربردپذیری و اعتبار سنجی شاخص ناراحتی اصلاح شده، میزان همبستگی این شاخص با شاخص استاندارد WBGT و دو شاخص اشاره شده دیگر در ساعات مختلف روز به همراه پاسخهای فیزیولوژیک از طریق ضریب همبستگی پیرسون تعیین شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که شاخص MDI بیشترین ضریب همبستگی را با پارامترهای محیطی دمای خشک (۰/۹۱۸r=، ۰/۰۰۱p<) و رطوبت نسبی (۰/۴۳r=، ۰/۰۰۱p<) نشان داده است. همچنین همبستگی این شاخص با دمای تر و دمای گویسان هم بسیار بالا بدست آمد (۰/۸۸r=، ۰/۰۰۱p<). در بین شاخصهای حرارتی استفاده شده در این مطالعه، شاخص MDI با سه شاخص دیگر بالاترین ضرایب همبستگی را نشان داد. از سویی دیگر بالاترین ضریب همبستگی با دمای دهانی مربوط به این شاخص بوده (۰/۵۰۸r=، ۰/۰۰۱p<) و بالاترین ضریب همبستگی با دمای پرده صماخ و دمای پوست را پس از شاخص WBGT بخود اختصاص داد. در کلیه موارد ضریب همبستگی بسیار بالایی بین شاخص ناراحتی اصلاح شده با شاخصهای دیگر در ساعات مختلف روز حاصل شده است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شاخص MDI میتواند در عین ساده بودن، عدم نیاز به وسایل پیچیده اندازهگیری، داشتن ضریب همبستگی بالا با پارامترهای فیزیولوژیک، هزینه پایین و همچنین تفسیر آسان و ساده جایگزین مناسبی برای شاخص WBGT در گستره دمایی و رطوبتی مورد مطالعه باشد.
کلیدواژه ها: استرس حرارتی، شاخصهای مستقیم، شاخص ناراحتی اصلاح شده، پارامترهای فیزیولوژیکی، معادن روباز.
اکبر ویسکرمی، محسن شمسی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاری حرفه ای پر مخاطره برای ابتلا به واریس پا می باشد. بدین منظور مطالعه ای با هدف بررسی تأثیر آموزش براساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر اتخاذ رفتار های پیشگیری کننده از واریس پا در پرستاران انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که بر روی ۱۰۰ نفر از پرستاران انجام شد. پرستاران انتخاب شده به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان در دو مرحله (قبل از مداخله و سه ماه بعد از مداخله) مورد آزمون قرار گرفتند. مداخله آموزشی از طریق سخنرانی، پرسش و پاسخ و کتابچه آموزشی برگزار گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگرساخته بر اساس سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی بود و داده ها نیز با استفاده از آزمون های آماری کای دو، تی مستقل، تی زوجی آنالیز شد.
یافتهها: در این مطالعه ۳ ماه بعد از مداخله آموزشی سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی تفاوت معناداری را در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل نشان داد (p<۰,۰۵). میانگین نمره عملکرد در گروه مورد از ۲۰ به ۴۲ ارتقای معنادار یافت (p<۰.۰۵).
نتیجهگیری: اجرای مداخلات آموزشی با استفاده از روشهای آموزشی فعال و مبتنی بر تئوریهای رفتاری منجر به ارتقای رفتارهای پیشگیری از واریس پا در پرستاران گردید لذا پیشنهاد می گردد که برنامه های آموزشی براساس تئوری رفتاری جایگزین برنامه های آموزشی عادی شده و تکنیک های پیشگیری از واریس پا در محیط کار در قالب دروس دانشگاهی، محتوایی آموزشی مثل پوستر و فیلم برای پیشگیری از واریس گنجانده شود.
حمیدرضا حیدری، فریده گلبابایی، علی اکبر شمسی پور، عباس رحیمی فروشانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:
تغییر اقلیم و گرمایش جهانی زمین می تواند مشکلات بهداشتی عدیده ای را ایجاد کند که یکی از مهمترین آنها ایجاد استرس های گرمایی و اختلالات و عوارض مربوطه در مواجهات شغلی در محیط های گرم روباز می باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تغیییرات دمایی در اقلیم های مختلف کشور ایران در دهه های آتی به منظور دستیابی به درک مناسب از وضعیت استرس گرمایی محیط های روباز می باشد.
روش بررسی:
به منظور پوشش گستره وسیع تنوع اقلیمی در کشور، ۹ اقلیم جوی متفاوت در کشور انتخاب گردید بطوری که اغلب اقلیم های موجود در کشور را پوشش دهد. همچنین از مدل LARS-WG برای پیش گویی تغییرات دمایی در دهه های آتی مورد استفاده قرار گرفت. داده های هواشناسی طولانی مدت از هر ایستگاه (بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۲۰۱۰) شامل حداقل و حداکثر دمای روزانه، میزان بارش و ساعات آفتابی برای ورودی های مدل استفاده گردید. استرس های گرمایی با استفاده از شاخص دمای ترگویسان (WBGT) و تغییرات دمایی تا سال ۲۱۰۰ در فواصل ۲۵ ساله مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها:
بطور کلی، میانگین و انحراف استاندارد (M ± SD) تغییرات مورد انتظار در دمای حداقل و حداکثر روزانه به ترتیبC ° ۴۱/۱ ± ۳۴/۱ و C ° ۴۰/۱ ± ۲۹/۱برای بهار وC ° ۴۴/۲±۳۸/۲ وC ° ۴۸/۲ ± ۳۴/۲ برای تابستان تعیین می شود. مقادیر مربوطه بدون در نظر گرفتن نوع فصل، به ترتیب برای تغییرات دمای حداقل و حداکثر روزانهC ° ۰۵/۲ ± ۸۶/۱ وC ° ۰۷/۲ ۸۲±/۱ بود. به طور کلی می توان گفت میانگین دمای اقلیم های مختلف ایران با افزایش دمای حدود ۲ درجه سانتی گراد تا سال ۲۱۰۰ مواجه خواهد بود. کمترین میزان شاخص WBGT برابر C° ۹۹/۰ ± ۵۰/۱۷ مربوط به ساعات ابتدایی صبح (در فصل بهار و در نواحی شمالی کشور) و بیشترین آن برابر ۵۵/۰±۱۰/۳۵ مربوط به ساعات ظهر و عصر (در فصل تابستان و در نواحی جنوبی کشور) بود. پیش بینی های مدل بکار گرفته شده نشان داد تغییرات ناچیزی در میانگین دمای روزانه حداقل و حداکثر هوا تا سال ۲۰۲۵ مشاهده می شود در حالی که پس از آن افزایش دمای قابل توجهی تا سال ۲۱۰۰ پیش بینی می گردد. همچنین بر اساس نتایج مدل بیشترین افزایش دمایی در سال ۲۰۷۵ در اکثر نواحی کشور قابل انتظار است. تحلیل اختلافات دمایی و استرس های گرمایی در مناطق مختلف کشور نیز نشان می دهد بخش هایی از کشور که متحمل بیشترین تاثیرات تغییرات اقلیمی قرار می گیرند، نواحی مرکزی و جنوبی کشور هستند.
نتیجه گیری:
بطور کلی بر اساس نتایج به دست آمده، افزایش حدود ۲ درجه سانتیگراد به میانگین دمای هوا می تواند چندین قسمت از کشور را در شرایط تنش گرمایی قرار دهد. به عبارت دیگر، مناطق مختلف و محیط های بیرونی که در حال حاضر در شرایط قابل قبول از لحاظ استرس گرمایی هستند، از استرس گرمایی ناشی از تغییرات اقلیمی و افزایش دما در دهه های آینده رنج خواهند برد. بنابراین، مداخلات پیشگیرانه می تواند نقش مهمی در کاهش اثرات نامطلوب سلامتی ناشی از تغییرات اقلیمی و افزایش درجه حرارت بر شاغلین محیط های روباز داشته باشد.
حمیده صبوری، سید شمس الدین علیزاده، محمد مسافری، عبدالرسول صفائیان،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش عملکرد ایمنی پیمانکاران فرصتی برای مدیران و تصمیمگیرندگان در زمینه انتخاب پیمانکار فراهم میکند تا بتوانند از اصول ایمنی به عنوان عاملی موثر در انتخاب پیمانکاران استفاده کنند. پروژههای عمرانی در بسیاری از کشورها به دست پیمانکاران انجام میشوند و میزان بروز حادثه در این صنعت بسیار بالاست. صنعت ساخت و ساز به علت استفاده از دستگاهها و تجهیزات پیچیده، روشهای مدرن ساخت و ساز، ساختار سازمانی موقت و استفاده چند رشتهای و چند منظوره (چند وظیفه) از نیروی کاری خود یک محیط کاری پیچیده را ایجاد میکند. بنابراین ایمنی محیط کار در صنعت ساخت و ساز نیاز به توجه بالایی دارد. بهبود استانداردهای ایمنی سازمانهای قراردادی با نظارت مستمر و بازنگری عملکرد ایمنی آنها ممکن میباشد. سازمانها جهت رسیدن به اهداف ایمنی و اهداف سیستم مدیریت ایمنی، نیازمند یک چارچوب منطقی برای سنجش عملکرد ایمنی میباشد تا میزان اثربخشی سازمان را در پیشگیری از حوادث در طول زمان بسنجد. این مطالعه با هدف بررسی شاخصهای سنجش عملکرد ایمنی پیمانکاران انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقالات چاپ شده در پایگاه داده Science Direct از ابتدای سال ۲۰۰۵ تا پایان سال ۲۰۱۷ در ارتباط با موضوع سنجش عملکرد ایمنی پیمانکاران پروژههای عمرانی بررسی شدند و مقالاتی که در عنوان، خلاصه و یا در کلید واژهها دارای کلمات "عملکرد ایمنی" و "ساخت و ساز" بودند انتخاب گردیدند. در مجموع ۱۴۵ مقاله در جست و جوی اولیه یافت شدند و پس از بررسی دقیقتر در عنوان و خلاصه مقالات ۵۴ مقاله مرتبط با هدف مطالعه، مورد بررسی قرار گرفتند. مقالات انتخاب شده بر اساس معیارهای مختلف مانند: عنوان مقاله، سال انتشار، نام مجله، کشور نویسنده اصلی مقاله و روش استفاده شده برای ارزیابی عملکرد ایمنی پیمانکاران ساخت و ساز طبقهبندی شدند.
یافته ها: روشهای سنجش عملکرد ایمنی به دو دسته روشها یا شاخصهای گذشته نگر یا متاخر و شاخصهای پیشرو تقسیمبندی میشوند. روشهای گذشتهنگر شامل نرخ حوادث و نرخ رویدادها، هزینه حوادث و نرخ شبه حوادث میباشد. روشهای پیشرو شامل ارزیابی ریسک، رفتار ایمنی و فرهنگ ایمنی میباشند. از بررسی ۵۴ مقاله نهایی انتخاب شده ، مشخص شد که در بیشتر مقالات به دو شاخص نرخ حوادث (۲۹ مقاله) و نرخ رویداد (۱۹ مقاله) پرداخته شده است و پس از این دو شاخص به ترتیب بیشترین مقالات به شاخصهای رفتار ایمنی، نرخ شبه حوادث، فرهنگ ایمنی، ارزیابی ریسک، شرایط ناایمن، نرخ تعدیل تجربی و هزینههای ایمنی جهت سنجش عملکرد ایمنی پرداختهاند. با گذر زمان استفاده از شاخصهای پیشرو در کنار شاخصهای گذشتهنگر در مطالعات این حوزه افزایش پیدا کرده است. بیشترین تعداد مقالات در حوزه عملکرد ایمنی پیمانکاران در مجله Safety Science چاپ شده و مربوط به کشورهای آمریکا و چین است.
نتیجه گیری: نمیتوان گفت یکی از شاخصهای سنجش عملکرد ایمنی نسبت به دیگری برتر است بلکه انتخاب یکی از این شاخصها بستگی به هدف سنجش عملکرد ایمنی و منابع اطلاعاتی در دسترس دارد. این مقاله میتواند به عنوان یک منبع اطلاعاتی مفید برای کارفرمایان و مدیران پروژههای عمرانی جهت ارزیابی عملکرد ایمنی پیمانکاران این حوزه سودمند باشد.
داود محمودی، سید شمس الدین علیزاده، یحیی رسول زاده، محمد اصغری،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سازمانها بهعنوان یک گروه با ساختار وجودی خاص تعریف میگردند و نقش محوری را در پویایی سیستمهای اجتماعی، اقتصادی و بومشناختی دارند. برای صنایع و سازمانها فجایع، حوادث و بحرانها مسائل پیچیده و بحثبرانگیز میباشند. تاب آوری سازمانی، یک هدف مؤثری است که بهطور مداوم به عملکرد سازمان در طول کسبوکار، فجایع و موقعیتهای بحرانی کمک میکند و بهعبارتی، تاب آوری سازمانها را قادر میسازد که چالشهای پیچیده در سازمان را مدیریت کنند. لذا مطالعه حاضر با هدف وزندهی و اولویتبندی ابعاد سیزدهگانه تاب آوری سازمانی در مواجهه با بحرانها و حوادث بزرگ انجام شده است.
روش بررسی: در پژوهش توصیفی-تحلیلی-کاربردی حاضر که در صنایع بزرگ (در سه صنعت بزرگ شامل: یک شرکت تولید ماشینآلات سنگین کشاورزی، یک شرکت تولید و مونتاژ قطعات خودرو و یک شرکت وابسته به صنایع نفتوگاز) انجام شده است، ابعاد و حیطههای شناساییشده جهت سنجش سطح تاب آوری سازمانی در سازمانها، در قالب پرسشنامهای با فرم مخصوص در اختیار کارشناسان و متخصصین مربوطه قرار گرفت. سپس نظرات آنها دریافت گردید. در نهایت با استفاده از دادههای حاصل از پرسشنامهها و با کمک روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرمافزار Super Decisions، وزندهی و اولویتبندی ابعاد و گویههای تاب آوری سازمانی صورت پذیرفت.
یافته ها: بیشترین مقدار وزن نرمال در بین ابعاد تاب آوری سازمانی، مربوط به حیطه رهبری و تصمیمگیری (معادل ۲۰۵۸۳/۰) بوده و کمترین این مقدار مربوط به حیطه منابع (معادل ۰۱۲۴۶/۰) میباشد. بهعبارتی، اولویت اول و سیزدهم در بین ۱۳ حیطه تاب آوری سازمانی در این مطالعه، بهترتیب مربوط به حیطههای رهبری و تصمیمگیری و منابع میباشد. گفتنیاستکه حیطههای استفاده از دانش و تجربه و تعهد مدیریت نیز در کنار بعد رهبری و تصمیمگیری از وزن نسبتأ بالا (اختلاف وزن زیاد نسبت به ده حیطه دیگر پرسشنامه) و ابعاد آمادگی و مسئولیتپذیری نیز در کنار حیطه منابع از وزن نسبتأ کمتری برخوردارند. همچنین لازمبهذکر است که نرخ ناسازگاری (۰۱۳۸/۰) کوچکتر یا مساوی با مقدار ۱/۰ به دست آمد که نشاندهنده صحت مقایسات زوجی بوده و درنتیجه میتوان به نتایج وزنها اعتماد نمود. همچنین با توجه به نتایج مرتبط با وزندهی گویههای مربوط به تکتک ابعاد پرسشنامه تاب آوری سازمانی (جهت نشاندادن اهمیت گویههای مختص هر حیطه از پرسشنامه تاب آوری سازمانی، نسبت بههمدیگر)، میتوان اظهار نمود که تمامی مقادیر نرخ ناسازگاری به دست آمده، کوچکتر یا مساوی ۱/۰ بوده و درنتیجه میتوان ادعای صحیحبودن مقایسات زوجی را داشته و متعاقبأ به وزنهای اختصاصدادهشده به تمامی گویهها اعتماد نمود.
بحث و نتیجه گیری: سازمانهای بزرگ، بهمنظور بهبود مدیریت ایمنی و تاب آوری سازمانی، میتوانند بر روی شاخصهای تأثیرگذار براساس اولویت، از قبیل رهبری و تصمیمگیری، استفاده از دانش و تجربه و تعهد مدیریت تمرکز نموده و نسبت به پایش و بهبود آنها اقدام نمایند. اصلاح و بهبود شاخصهای مذکور با بکارگیری راهکارهای علمی و مهندسی، منجر به ارتقاء ایمنی و سطح تاب آوری در سازمانها خواهد شد.
سحر رحیمیان اقدم، عبدالرسول صفائیان، یحیی رسول زاده، سید شمس الدین علیزاده،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: استرس شغلی به عنوان یکی از مسائل مهم تأثیرگذار بر سلامتی، عملکرد و ایمنی در صنایع، شناخته شده است. کارگران در محیط کار با عوامل استرسزای مختلفی از جمله روابط و تنش های میان کارکنان، بار کاری سنگین، ساعات طولانی کار، طراحی ضعیف شغل، ابهام یا تضاد در نقش کارکنان در سازمان، پشتیبانی و حمایت ضعیف، سرعت بالای کار و ... مواجه هستند. در این میان، تقاضاهای شغلی مانند بار کاری، خصوصیات فیزیکی محیط کار و همچنین میزان و نحوه کنترل بر شغل از جمله عواملی هستند که تأثیر به سزایی در زندگی فردی و شغلی کارگران دارند. تقاضاهای شغلی بیش از حد توان و پایین بودن میزان کنترل بر شغل می تواند منجر به افزایش احساس بی حوصلگی و خطا در عملکردهای شناختی گردد که خود از علائم خستگی می باشند. این پژوهش، با هدف بررسی روابط میان عوامل استرسزای شغلی به ویژه تقاضا و کنترل با خستگی در طول روز کاری انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی، ۳۳۸ نفر از کارگران صنایع تولیدی مختلف در شهرستان تبریز و با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات، ۱۴ سوال مربوط به زیرفاکتورهای تقاضاهای شغلی و کنترل شغلی از پرسشنامه معتبر استرس شغلی HSE، پرسشنامه عوامل دموگرافیک و همچنین چک لیست خستگی طراحی شده در این مطالعه استفاده گردید. در چک لیست خستگی، کارگران میزان خستگی خود را در ساعات مشخص شده که از ساعت ۷:۰۰ صبح شروع گشته و در ساعت ۱۸:۰۰ پایان می یافت، بین بازه صفر تا ده علامت می زدند. جهت آنالیز آماری، روز کاری به سه دوره زمانی چهار ساعته تقسیم گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و Minitab و با کمک آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن دادهها، آزمون موخلی جهت بررسی ماتریس کوواریانس، آزمون اندازههای تکراری جهت بررسی خستگی میان دورههای زمانی و آزمون کنترل متغیرها برای کنترل متغیرهای مخدوشگر انجام گرفت.
یافته ها: میانگین سنی افراد در این مطالعه حدود ۳۷ سال بوده و اکثریت شرکتکنندگان این مطالعه را کارگران مرد تشکیل داده بودند. حدود ۵۲ درصد از کارگران دارای سابقه کاری بیش از ۱۱ سال بوده و ۶۲ درصد از شرکتکنندگان در شیفت ثابت مشغول به کار بودند و به طور میانگین، ۲۰۳ ساعت در طول یک ماه کار می کنند. طبق نتایج مطالعه، متغیر تقاضا دارای رابطه معنیدار با خستگی بر اساس زمان بوده (۰۰۱/۰p<) و خستگی با افزایش تقاضاهای شغلی افزایش یافته (۰۰۱/۰p<) است. همچنین، رابطه معنیدار میان متغیر کنترل و خستگی نشان داده شده است (۰۰۱/۰p<). طبق نتایج، خستگی با افزایش کنترل شغلی کاهش یافته است (۰۰۱/۰p<). همچنین نتایج، با سپری شدن زمان از شروع روز کاری، افزایش در میزان خستگی را نشان داده است (۰۰۱/۰p<).
نتیجه گیری: استرس شغلی تأثیرات ناگوار بسیاری بر جنبههای مختلف زندگی بشر داشته است و خستگی شغلی یکی از عواقب منفی ناشی از آن می باشد. طبق نتایج این مطالعه، خستگی پدیدهای است که با انجام فعالیتهای کاری و تداوم آن شروع گردیده و با گذشت زمان از لحظه شروع کار افزایش می یابد. حال اگر در محیط کار، میزان مواجه کارکنان با عوامل استرسزایی همچون فشار زمانی، فشار کاری و دیگر تقاضاهای شغلی بیش از حد توان، افزایش یابد و یا کنترل افراد بر نحوه انجام وظایف و کارها کاهش پیدا کند، این امر باعث افزایش شدت خستگی در کارگران می گردد.
پریسا داوری، عباس شمسعلی نیا، فاطمه غفاری، فاطمه شیرین کام، آیسا اعظمی، ابوالفضل آتش پوش، نسترن رفیعی، فاطمه محمدخواه،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه
مواجهه های شغلی و اجتماعی با
covid-۱۹ از جمله استرسورهای قابل توجه است که سلامت ارائه دهندگان خدمات سلامت(
HCWS) را در ابعاد مختلف تهدید می کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین اضطراب بیماری کرونا (
C-۱۹A) و سلامت عمومی کارکنان
مراکز بهداشتی و درمانی در تابستان سال ۱۴۰۰
انجام[k۱] شد.
روش بررسی
مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی-
همبستگی[k۲] است. نمونه گیری به صورت در دسترس بود
و تعداد نمونه ها شامل ۱۷۰ نفر از
HCWSمی باشد. داده ها با استفاده از ابزارهایی مانند "پرسشنامه مشخصات فردی"، "مقیاس اضطراب بیماری کرونا(
C-۱۹ AS)" و "پرسشنامه سلامت عمومی" جمع آوری شد. ابزارهای پژوهش با استفاده از نرم افزار
porsline به
صورت آنلاین طراحی [سیده۳] شد. داده ها پس از وارد شدن در نرم افزار آماری
spss نسخه ۱۶ و با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، یو من ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری(۰۵/۰
P<)
بود[k۴] .
یافته ها
نتایج نشان داد که بین
C-۱۹A و سلامت عمومی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت(
p<۰/۰۱) و متغیرهای اضطراب فیزیکی(۲۳۳/۰-= ضریب بتا) و وضعیت تآهل(۱۴۷/۰-= ضریب بتا) بیشترین تاثیر رگرسیونی را بر روی سلامت عمومی داشتند.
نتیجه گیری
اقدامات پیشگیرانه و درمانی سیاست گذاران حوزه سلامت و مدیران سیستم های بهداشتی و درمانی از قبیل ارائه مشاوره های روان شناختی و اجرای برنامه های آموزشی مانند آموزش مهارت های حل مسئله و تاب آوری در موارد لازم بویژه برای HCWS
متأهل جهت کاهش سطح C-۱۹A
ضروری است.
[k۱]
شاغل در کدام بیمارستان یا مرکز یا .... در چه زمانی؟
احتراما منظور کارکنان
مراکز بهداشتی شهر رامسر می باشد که
ازخردداد ماه تا دی ماه سال ۱۳۹۹
مشغول به کار در خط اول مقابله با کووبد -۱۹ بودند
[k۲]نظر داور ۲:
بنویسید مقطعی
احتراما"
از آن جا که در این مطالعه برای بررسی ارتباط اضطراب کووید-۱۹ و سلامت عمومی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است و هم چنین به منظور بررسی رابطه متغیرهای دموگرافیک و اضطراب بیماری کووید-۱۹ و ابعاد آن با متغیر سلامت عمومی از رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است بنابراین اجازه بفرمایید نام مطالعه توصیفی همبستگی ذکر گردد.
[سیده۳]نظر داور ۱:
چه نرم افزاری
احتراما ابزارهای پژوهش با استفاده از نرم افزار
porsline به صورت آنلاین طراحی
[سیده۳]شد.
[k۴]نظر داور۲:
تمام اصلاحات در انگلیسی را هم بر روی فارسی انجام دهید
احتراما تمام اصلاحات در انگلیسی را هم بر روی بخش فارسی انجام داده ایم.
بهرام کوه نورد، - مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی، - منصور شمسی پور،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار یکی از شایع ترین علل غیبت از کار است. در جهت کاهش آسیبهای ناشی از این اختلالات ابتدا باید درصدد شناسایی ریسک فاکتورها و عوامل تأثیرگذار بر آن و در مرحله بعد، ارزیابی آنها برآمد. هدف از این مقاله، مروری نظامند بر روشهای عمومی و اختصاصی ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک مرتبط با اختلالات اسکلتی- عضلانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات چاپشده به زبان فارسی و انگلیسی در زمینه روش های ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک مرتبط با اختلالات اسکلتی- عضلانی از بازه زمانی ۱۳۹۴ لغایت اواخر ۱۴۰۱( march ۲۰۱۵ تا December ۲۰۲۲) (آخرین تاریخ جستجو) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور جستجوی نظاممند مقالات با استفاده از کلمات کلیدی فارسی (روش شناسی، حمل دستی بار، روش های مشاهده ای، روش های دستگاهی، روش های خودگزارشی، وضعیت بدنی، پرسشنامه، اختلالات اسکلتی- عضلانی، اندام فوقانی، اندام تحتانی، ارزیابی ریسک، ارزیابی ارگونومیک، ارزیابی پوسچر) و معادل انگلیسی آنها در پایگاههای اطلاعاتی PubMed, Google Scholar, SID ، Web of science ،Scopus, Magiran, Iran Medex ,Cochrane Library و Embase بود. انجام شد. با استفاده از دستورالعمل بیانیه پریزما (PRISMA) حذف مقالات غیر مرتبط صورت گرفت و نهایتاً مقالات کاملاً مرتبط بامطالعه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای یافتن منابع خاکستری از پایگاه های GreySource و BASE استفاده شد.
یافتهها: در ابتدا تعداد ۱۱۷۶ مقاله از پایگاههای اطلاعاتی مختلف شناسایی شدند و در مجموع ۸۲ مقاله برای بررسی نهایی انتخاب شدند. در برخی از منابع معتبر روش های ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک مرتبط با اختلالات اسکلتی- عضلانی در سه دسته مشاهده ای (۴۲ مقاله)، دستگاهی (۱۱ مقاله) و خودگزارشی (۲۹ مقاله) طبقه بندی می شوند. روش های مشاهده ای مبتنی بر قلم-کاغذ از رایج ترین روش های مورد استفاده در ارزیابی های ارگونومیک بودند. در بین روش های خودگزارشی بررسی شده، پرسشنامه نوردیک پرکاربردترین ابزار (۸۷% از مقالات) و سپس پرسشنامه کرنل (۱۳% از مقالات) بود. برخی از مشاغل از قبیل پرستاران نیز دارای روش های اختصاصی ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک می باشد (MAPO، DINO).
بحث و نتیجهگیری: پیشنهاد می گردد روش های ارزیابی ریسک ارگونومیک بصورت چند عاملی (فردی، شغلی و روانی – اجتماعی) طراحی و همچنین برای مشاغل دارای تنوع بالا در وظایف شغلی، روش های اختصاصی توسعه یابد.
- بهرام کوهنورد، - عادل مظلومی، - منصور شمسی پور،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی - عضلانی مرتبط با کار، عارضهای چند عاملی میباشد که منجر به از دست رفتن زمان کار، ناتوانی و افزایش هزینه اقتصادی میشود. هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل مؤثر بر اختلالات اسکلتی - عضلانی کارگران برداشت چای بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-کیفی با تجزیه و تحلیل محتوای هدایتشده و مشارکت ۱۴ نفر از چایکاران به روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد. دادهها به روش مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری و در نرمافزار ۱۲MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از مدل کرایان (SEIPS) به عنوان چهارچوب از پیش تعیینشده برای مدل ماکروارگونومی استفاده شد.
یافتهها: تعداد ۲۱۴ کد اولیه، ۵۶ کد مهم، ۱۷ زیرمقوله و ۵ مقوله اصلی (فردی، مرتبط با وظیفه، ابزار و تجهیزات، مرتبط با عوامل محیطی و سازمانی) بعنوان عوامل مؤثر بر اختلالات اسکلتی - عضلانی چایکاران در نتایج تجزیه و تحلیل مستمر دادهها به دست آمد. برخی از کدهای مهم مستخرج از مصاحبه در مقوله فردی شامل (سن، جنسیت، سابقه کار قبلی در چایکاری، احساس خستگی شدید و ...)، مقوله مرتبط با وظیفه (پوسچر نامناسب، مسافت طولانی حمل بار (از محل باغ تا انبار) و ...)، مقوله ابزار و تجهیزات (بلند بودن طول کیسه متصل به ابزار دستی برداشت چای و ...)، مقوله مرتبط با عوامل محیطی (سطوح سربالایی و سرازیری)، ارتفاع بوته چای (کوتاه و بلند)، نوع منطقه برداشت چای (جلگه ای و کوهستانی) و ...) و مقوله سازمانی (عدم آموزش کافی درباره روش صحیح انجام کار، عدم حمایت و پشتیبانی از طرف کارفرما و تهدید به اخراج (عدم امنیت شغلی) و ...) بود.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه مشاغل کشاورزی (بطور خاص شغل برداشت چای) در ماهیت وظایف در مقایسه با وظایف صنعتی دارای تنوع می باشد، از جمله عوامل متفاوت بر اختلالات اسکلتی عضلانی در این شغل را می توان به فعالیت بیشتر زنان در این شغل با توجه به نیاز به فعالیت فیزیکی بالا، جابجایی کیسه های بسیار سنگین چای (۶۰ تا ۸۰ کیلوگرم)، استفاده از ابزار دستی سنتی، رطوبت و دمای محیط کاری (کار در فضای روباز در فصل تابستان و زیر باران)، فضای کاری (ارتفاع بوته چای، محدودیت دسترسی به تمام فضای بوته چای)، سطح ناهموار زمین در حین فعالیت، اعمال نیرو بر دست (حرکات ضربدری ابزار دستی هنگام کار)، عدم برقراری نظام نوبت کاری و ساعت کاری بالای ۱۲ ساعت را اشاره نمود. به منظور پیشگیری از این اختلالات، یک رویکرد چند وجهی اقدامات از این عوامل مورد نیاز است که می توان به بازطراحی ارگونومیک ابزار کار چایکاران، بهسازی بوته های چای و فضای کاری، آموزش اصول ارگونومی وضعیت بدنی و جابجایی بار، ایجاد پوشش بیمه ای و سایر موارد مرتبط در این مطالعه را اشاره داشت.