۱۰ نتیجه برای کلانتری
اردشیر کلانتری، محمدرضا صادقی علی آبادی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( پاييز و زمستان(شماره ۴و۳ ) ۱۳۸۴ )
چکیده
حسنعلی بختیار نصرآبادی، سوسن بهرامی، محمود کیوان آرا ، مهرداد کلانتری،
دوره ۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه برای دستیابی به سازمانهای اثربخش، توجه به فاکتورهای کیفیت کاری از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی سطح شادی و عوامل موثر بر آن درکارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی، پیمایشی ۱۴۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین کلیه ی کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(۴۰۱ نفر) انتخاب شدند . اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته شادی وعوامل شادی آفرین داخلی و خارجی جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آنها با روش ضریب آلفای کرانباخ محاسبه گردید. تحلیل یافتههای پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات شادی و عوامل شادی آفرین خارجی کمتر از سطح متوسط بوده، لیکن میانگین عوامل شادی آفرین داخلی در سطح متوسط بوده است. همچنین بین میانگین نمرات شادی و نمرات عوامل شادی آفرین داخلی و خارجی بر حسب سابقه خدمت، مدرک تحصیلی و محل خدمت تفاوت وجود نداشته، لیکن نمرات شادی مردان بیش از زنان بوده است. ازطرفی میانگین نمرات عوامل شادی آفرین داخلی و خارجی در افراد متاهل بیش از افراد مجرد بوده است.
نتیجه گیری: ضرورت پرداختن به مقوله نشاط و عوامل ایجاد کننده آن از آنجا ناشی میشود که هم برای جامعه و هم برای نهادهای آن بسیار مهم است
روشنک رضایی کلانتری، سهند جوقی، علی اسرافیلی، احمد عامری، رقیه برادر نیازی، آریان عاملی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۸ )
چکیده
هدف : فلوراید به طور طبیعی و همچنین از طریق پساب صنایع مختلف به محیط زیست منتشر میشوند . فلوراید موجود در آب آشامیدنی با توجه به غلظت آن و میزان کل جذب شده میتواند مفید یا مضر باشد. به دلیل سهولت اجرا، دسترسی آسان به منعقدکنندههای آلوم و پلی آلومینیم و ارزانی آنها، روش انعقاد به عنوان روش منتخب برای حذف فلوراید از آب مد نظر قرار گرفت. هدف از این مطالعه مقایسه کارایی منعقدکنندههای پلی آلومینیوم کلراید تجاری و آلوم درحذف فلوراید از آب میباشد.
روش بررسی : آزمایشات در مقیاس آزمایشگاهی و به وسیله دستگاه جار انجام شد. متغیرهای این پژوهش شامل pH ، دزاژ منعقدکننده مصرفی و غلظت فلوراید در شرایط تعریف شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها : نتایج آزمایشات نشان میدهد که pH بهینه حذف فلوراید برای هر دو منعقدکننده برابر ۴ بود. غلظت آلوم و پلیآلومینیمکلراید جهت حذف فلوراید به ترتیب ۲۴۰ و ۱۶۰ میلیگرم بر لیتر و بازده حذف برای هر دو منعقدکننده در pH و دزاژ منعقدکننده بهینه به ترتیب ۲/۸۴ و ۸۴ درصد بود.
نتیجهگیری : با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اظهار کرد که روش انعقاد روش مناسبی برای حذف فلوراید از آب میباشد و پلیآلومینیم تجاری در حذف فلوراید قابل رقابت با آلوم میباشد.
روشنک رضایی کلانتری، مهدی فرزادکیا،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۸ )
چکیده
مهدیه ارغیانی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضائی کلانتری، میترا غلامی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف : آنیلین به عنوان یکی از آمین های آروماتیک به طور وسیعی، از کارخانجات مواد رنگی و مواد شیمیایی کشاورزی مانند علف کش ها پراکنده می شود. این ماده مکرراً توسط صنایع شیمیایی به عنوان ماده خام در ساخت دارو، رنگ، لاستیک و پلاستیک مورد استفاده قرار می گیرد و محصول جانبی صنایع نساجی و کاغذ می باشد. آنیلین در زمان رها شدن به محیط های آبی در چرخه زندگی آبزیان تداخل ایجاد کرده و برای انسان نیز سرطان زاست. در خون به سادگی واکنش داده، مانع جذب اکسیژن و بروز بیماری متهموگلوبینا می گردد. هدف از این تحقیق مطالعه کارایی فرآیند الکتروشیمیایی جهت تصفیه ی ترکیبی سخت تجزیه پذیر به نام آنیلین از فاضلاب سنتتیک با استفاده از الکترودهای آهنی در مقیاس آزمایشگاهی و در یک سیستم ناپیوسته می باشد.
روش بررسی: مطالعه تجربی حاضر در مقیاس آزمایشگاهی و در یک راکتور از جنس شیشه و به حجم ۱ لیتر انجام گردید. تأثیر عوامل مؤثر مانند اختلاف پتانسیل الکتریکی، pH ، زمان واکنش و غلظت اولیه آنیلین بر بازده فرآیند حذف مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که در شرایط عملیاتی با اختلاف پتانسیل الکتریکی ۱۰ ولت، pH اسیدی ۵/۵، غلظت اولیه ۱۰۰ میلی گرم در لیتر آنیلین و فاصله ۱ سانتیمتر بین الکترودهای آهنی پس از گذشت ۱۲۰ دقیقه از زمان واکنش، راندمان حذف آنیلین و COD به ترتیب در حدود ۹۲ و ۵۸ درصد بوده است.
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که فرآیند الکتروشیمیایی می تواند روش مؤثری برای حذف آنیلین از فاضلاب صنایع تولید کننده این ترکیب باشد.
روشنک رضایی کلانتری، احمد جنیدی جعفری، بابک کاکاوندی، سیمین ناصری، احمد عامری، علی اسرافیلی، ندا رشادتیان،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از جاذب های مغناطیسی و به دنبال آن جداسازی مغناطیسی آلاینده ها از فاضلاب های صنایع، به دلیل سادگی، هزینه کم و سرعت بالا بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. از این رو هدف از انجام مطالعه حاضر، سنتز کامپوزیت مغناطیسی کربن فعال/نانوذرات Fe۳O۴ (Fe۳O۴/PAC) و استفاده از آن به عنوان یک جاذب مغناطیسی برای حذف همزمان سرب و آنیلین از فاضلاب سنتتیک بود.
روش بررسی: خصوصیات فیزیکی، سطحی و مورفولوژی جاذب و همچنین عملکرد فرآیند جذب با بررسی تغییرات پارامترهایی همچون pH، زمان تماس، غلظت جاذب و جذب شونده و دما در یک سیستم ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت. برای توصیف داده های حاصل از آزمایشات جذب از ایزوترم های تعادلی فروندلیچ و لانگمیر و همچنین معادلات سینتیکی لاگرگرن، هو و ایلوویچ استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ۹۰% سرب و ۹۴% آنیلین با استفاده از جاذب سنتز شده تحت شرایط بهینه (۶=pH، زمان min ۶۰ و مقدار g/L ۲ جاذب) قابل حذف بوده است. داده های حاصل از آزمایشات تجربی جذب با دو مدل ایزوترم لانگمیر و فروندلیچ و مدل سینتیکی شبه درجه دوم همبستگی بهتری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، میتوان اظهار داشت که Fe۳O۴/PAC ظرفیت جذب موثری را برای حذف همزمان سرب و آنیلین داشته و بنابراین استفادهی بهینه از آن به عنوان یک جاذب کارامد در تصفیه پساب های صنعتی حاوی این آلاینده ها پیشنهاد میگردد.
زهرا سبزی، زهرا رویانی، حمیده منچری، علی اکبر آقایی نژاد، قربان محمد کوچکی، سهیلا کلانتری، مریم چهره گشا،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، زهره بهمنی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: ذرات موجود در هوای تنفسی مجتمع کمپوست به دلیل تنوع مواد زائد، حامل ترکیبات شیمیایی خطرناک مانند فلزات میباشند. هدف از این مطالعه منشأ یابی و ارزیابی ریسک بهداشتی ناشی از فلزات سنگین موجود در ذرات معلقهای مجتمع کمپوست کهریزک تهران میباشد.
روش بررسی: بهمنظور اندازهگیری ذرات از دستگاه نمونهبردار frm OMNITM Ambient Air Sampler استفاده شد. نمونهبرداری در ماههای بهمن و اسفند ۱۳۹۴ از سایتهای پردازش، هوادهی و پالایش انجام شد. برای آنالیز فلزات سنگین از دستگاه ICP۱-AES و برای منشأ یابی عناصر فلزی از فاکتور غنیسازی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه متوسط غلظت ذرات PM۱۰ به ترتیب در سایتهای پردازش، پالایش و هوادهی ۱۲۹۱، ۳۵۵۷، ۱۴۳ میکروگرم بر مترمکعب به دست آمد. همچنین بالاترین غلظت فلزات در ذرات PM۱۰ مربوط به آلومینیم و آهن میباشد که به ترتیب ۷۳/۰۳ و ۴۴/۷۱ میکروگرم بر مترمکعب برای سایت پالایش به دست آمد. در این تحقیق بیشتر خطر سرطان اضافی فلزات به ترتیب در سایت پالایش، پردازش و هوادهی مشاهده شد و تمامی موارد خطر سرطان از حد تعیینشده توسط سازمان حفاظت محیطزیست بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که با توجه به کمبود اطلاعات در زمینه اندازهگیری غلظتهای ذرات در سایت کمپوست بهمنظور بررسی اثرات آلایندهها بر روی افراد مورد مواجهه، انجام مطالعات پایشی بیشتر در بخشهای مختلف مجتمعکمپوست امری ضروری میباشد.
کلیدواژه: مجتمع کمپوست، فلزات، ارزیابی خطر، ذرات معلق
مصطفی پویا کیان، محمد رنجبریان، خسرو خادمی کلانتری، سهیلا خداکریم، مهناز احمدلو،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفت اتوماسیون و مکانیزاسیون، هنوز هم ابزارهای دستی در طیف گستردهای از کارهای صنعتی و خدماتی مانند تعمیرگاه، خطوط تولید و مونتاژ، و مشاغل نصب و تأسیسات استفاده میشود. کیفیت طراحی ابزارهای دستی روی پارامترهای فیزیولوژیک کاربران مانند فعالیت الکتریکی عضلات و همچنین پارامترهای بیومکانیکی مثل نیروهای اعمال شده، فشار تماسی، میزان قدرت چنگش اعمال شده و درک ذهنی کاربران مانند راحتی تأثیرگذار است. استفاده طولانی مدت و تکراری از این ابزارآلات باعث احساس خستگی، ترومای تجمعی، درد و ناراحتی و افزایش احتمال بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی اندام فوقانی در صاحبان این مشاغل میشود. ارزیابی ابزارهای دستی نقش مهمی را در تولید طرحهای بهتر با تأکید بر تناسب کاربر با محصول، افزایش راحتی و کاهش خطر آسیب به اندام های فوقانی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط پارامترهای فیزیکی (طول، قطر و وزن) شش مدل آچاربکس مرسوم در بازار با سطح فعالیت الکتریکی عضلات ساعد در یک وظیفه شبیه سازی شده بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش همبستگی روی ۵۸ نفر از کارکنان تأسیسات شاغل در یک مرکز دانشگاهی انجام پذیرفت. در ابتدا شش مدل از رایجترین آچاربکسهای عرضه شده در بازار انتخاب شد. سپس از طریق طراحی یک وظیفه شبیه سازی شده ارتباط پارامترهای فیزیکی (طول، قطر و وزن) شش مدل آچاربکس با سطح فعالیت الکتریکی عضلات خم کنندهی انگشتان دست و باز کننده مچ دست از طریق باز کردن ۱۲ پیچ و مهره با گشتاور NM ۸ مورد بررسی قرار گرفت. از شروع باز کردن اولین پیچ و مهره تا مهره دوازدهم فعالیت الکتریکی دو عضله یاد شده با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی سطحی ثبت گردید.
یافتهها: یافتهها نشان داد که ارتباط بین پارامترهای فیزیکی طول و قطر آچاربکسها با سطح فعالیت الکتریکی عضله خم کننده انگشتان دست از نظر آماری معنی دار میباشد. اما بین سطح فعالیت الکتریکی عضلات باز کننده مچ دست با پارامترهای فیزیکی (طول، قطر و وزن) ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. بر اساس نتایج الکترومیوگرافی کمترین سطح فعالیت الکتریکی عضلات خم کننده انگشتان مربوط به آچاربکس نوع C و پس از آن به ترتیب مربوط به آچاربکسهای نوع A، E، F و D بود. بیشترین سطح فعالیت الکتریکی عضلات خم کننده انگشتان مربوط به آچاربکس نوع B بود. آچاربکس مدل B بعنوان نامناسب ترین مدل از نظر سطح فعالیت الکتریکی عضلات دست انتخاب گردید. همچنین تفاوت معنی داری از نظر آماری بین نوع آچاربکس با سطح فعالیت الکتریکی عضله باز کننده مچ دست یافت نشد.
نتیجهگیری: در وظایف چنگش قدرتی (مانند کار با انواع آچارها) طول و قطر دسته ابزار از پارامترهای مهم محسوب میشود. استفاده از آچاربکسهای با طول دسته بلندتر و قطر بیشتر (نزدیک به قطر بهینه) سطح کمتری از فعالیت الکتریکی عضلات خم کننده انگشتان دست را برای کاربران در پی خواهد داشت و این امر منجر به کاهش خستگی عضلات کاربران در حین کار میشود. تعمیم یافتههای حاصل از این مطالعه باید با در نظر گرفتن محدودیتهای آن باشد. در این مطالعه نتایج عملکرد ماهیچههای ساعد برای یک تکلیف شبیه سازی شده و برای کوتاه مدت بود. بنابراین برای استفاده از یافتههای این مطالعه برای کاربردهای بلند مدت باید با احتیاط همراه باشد.
رضا پوربابکی، سجاد سمیعی، منیره خادم، صبا کلانتری، زهرا بیگ زاده، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: اخیرا، جامعه علمی توجه فزاینده ای نسبت به تهدیدات سلامتی ایجاد شده ناشی از آلاینده های محیطی، شامل آفت کش ها از جمله کلرپیریفوس داشته است، و بنابراین یافتن راهکارهای موثر برای درمان و پیشگیری از اثرات نامطلوب ناشی از مواجهه با این ترکیبات مورد نیاز بوده و استفاده از ترکیبات مختلف موجود در گیاهان از جمله ترکیبات عمدتا پلی فنولی توجه بسیاری را به خود معطوف داشته است. کبد یکی از اندام های هدف برای این آفت کش بوده و اختلال در عملکرد مناسب این اندام پیامدهای جدی برای سلامتی در پی دارد. هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی احتمال استفاده از محصولات غذایی سرشار از ترکیبات پلی فنولی به عنوان یک استراتژی برای حفاظت و درمان در برابر سمیت کبدی ناشی از کلرپیریفوس می باشد.
روش بررسی: جهت انجام این مطالعه کلید واژه ها در پایگاه های داده ای مانند Web of Science، Medline، Elsevier، ScienceDirect،Scopus و PubMed مورد جستجو قرار گرفتند. کلمات کلیدی مورد بررسی شامل آنتی اکسیدان، ترکیبات فعال زیستی، ترکیبات فعال بیولوژیکی، استرس اکسیداتیو، کلرپیریفوس/CPF، سمیت کبدی، مواد معدنی، درمان، اثر حفاظتی، پلی فنول ها و ویتامین ها بود. مقالات تحقیقاتی که به زبان انگلیسی و فارسی در این پایگاههای اطلاعاتی منتشر شده بودند از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۲۱ مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: در مطالعات ورودی مکانیسم سمیت کلرپیریفوس بر روی بافت کبد و همچنین بررسی مواد آنتی اکسیدانی به منظور حفاظت در برابر آسیب کبدی ناشی از کلرپیریفوس پرداخته شد. به نظر میرسد مواد تشکیل دهنده کاکتوس، چای سبز و همچنین کورکومین میتوانند در پیشگیری و درمان آسیب های کبدی موثر باشند. در حالی که عصاره های عسل، کوئرستین، روغن رازیانه و کاکوتی میتوانند در درمان آسیب های ناشی از کلرپیریفوس موثر باشند.
نتیجه گیری: تحقیقات تجربی نشان داده اند که پلی فنول ها به صورت غیر مستقیم می توانند باعث کاهش جذب گوارشی کلرپیریفوس و تجمع این سم در کبد شده و نتیجتا باعث جلوگیری از القا استرس اکسیداتیو شوند. قابل ذکر است که ترکیبات پلی فنول میتوانند نقش موثری در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از کلرپیریفوس در سایر اندام ها ایفا کنند.