Shaghaghi F, Abedian Z, Asgharpour N, Mazloum S R, Nikrahan G R. The effect of positive psychotherapy based group training midwives on work ability of midwifes: An RCT. ioh 2020; 17 (1) :160-170
URL:
http://ioh.iums.ac.ir/article-1-2557-fa.html
شقاقی فاطمه، عابدیان زهرا، اصغری پور نگار، مظلوم سیدرضا، نیکراهان غلامرضا. بررسی تاثیر آموزش گروهی مبتنی بر رواندرمانی مثبتگرا بر توانایی شغلی ماماها: یک کارآزمایی بالینی تصادفی. سلامت كار ايران. 1399; 17 (1) :160-170
URL: http://ioh.iums.ac.ir/article-1-2557-fa.html
مرکز تحقیقات مراقبت مبتنی برشواهد ، abedianz@mums.ac.ir
چکیده: (1909 مشاهده)
زمینه و هدف: در سالهای اخیر بیشتر روی توانایی انجام کار در ارتباط با سلامت فرد تأکید شده است. در این مدل توانایی شغلی تعادلی است بین توانایی کار در فرد و نیازهای کاری وی در شغل مورد نظر. در این مدل سلامت یکی از اجزای مهم توانایی شغلی است نه از فاکتورهای تعیین کننده آن .در این حالت توانایی شغلی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله فاکتورهای فیزیکی و روانی -اجتماعی، شغلی، توانایی فیزیکی و ذهنی افراد و شیوه زندگی قرار بگیرد .عدم تعادل بین این فاکتورها و سلامت افراد می تواند با پیامدهای منفی همراه باشد. شغل مامایی از جمله مشاغلی است که در آن ماماها روزانه با استرس بالایی مواجه میشوند که این موضوع توانایی شغلی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. با توجه به یافته های پژوهشی توانایی شغلی ماماها در سطح متوسط است. براین اساس لازم است به منظور بهبود سلامت روان ماماها و در نتیجه افزایش توانایی شغلی آنها اقدام موثری صورت گیرد. در سالهای اخیر، رویکرد مثبت گرایی در سازمانها به عنوان یک رویکرد بهینه به منظور تحت تاثیر قرار دادن نتایج مختلف شغلی مورد توجه قرار گرفته و برخی اندیشمندان تلاش کرده اند مفاهیم آن را به اقدامات و مداخلات عملی تبدیل کنند که طی آن بتوانند نتایج مثبتی را بدست آورند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش گروهی مبتنی بر رواندرمانی مثبتگرا بر توانایی شغلی ماماها در شهر مشهد بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ماماهای شاغل در مراکز سلامت جامعه- شهر مشهد بود که ابتدا به روش خوشه ای از بین پنج مرکز سلامت جامعه سطح شهر، مراکز 1 و 3 انتخاب شدند. سپس کلیه مراکز و پایگاههای تابعه این دو مرکز لیست شدند و تقسیم مراکز و پایگاه ها به دو گروه مداخله و کنترل به روش تخصیص تصادفی ساده انجام شد. از بین آنها 60 نفر به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل به نسبت یکسان گمارده و به پرسشنامههای " بهزیستی روانشناختی ریف " و " شاخص توانایی شغلی WAI)) "در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. مداخلات رواندمانی مثبتگرا مبتنی بر نظریه بهزیستی سلیگمن درهشت جلسۀ 2 ساعته(هر هفته 2 جلسه) برای گروه مداخله اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی زوجی، منویتنی و ویلکاکسون و تحلیل کواریانس انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره توانایی شغلی ماماها بین دو گروه کنترل و مداخله، قبل از مداخلات تفاوت آماری معنیداری نداشت (722/0=p) اما پس از مداخلات تفاوت آماری معنیداری داشت (001/0>p). همچنین براساس آزمون ویلکاکسیون، میانگین نمره توانایی شغلی ماماها در گروه مداخله، انتهای مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه، تفاوت آماری معنی داری داشت (004/0= p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزشی مبتنی بر رواندرمانی مثبتگرا، باعث افزایش توانایی شغلی ماماها شده است. از اینرو پیشنهاد میشود به منظور ارتقای بهزیستی روانشناختی و در نتیجه توانایی شغلی ماماها میتوان مداخلات رواندمانی مثبتگرا را در دورههای آموزشی ضمن خدمت کارکنان گنجاند.
شماره ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20160102025813N3
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسی سازمانی دریافت: 1397/6/25 | پذیرش: 1398/9/13 | انتشار: 1399/4/16