زمینه و هدف : اختلالات اسکلتی- عضلانی (MSDs) از دلایل عمده بروز ناتوانی کارگران، افزایش غرامتهای پرداختی و کاهش بهرهوری در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. بر اساس گزارش آمار دفتر کار آمریکا در سال 2010 اختلالات اسکلتی- عضلانی 29 درصد از جراحات و بیماریهایی که باعث غیبت از کار میشود را به خود اختصاص داده است. هدف از مطالعهی حاضرتعیین نقش کارایی پاسخ درک شده بهعنوان یکی از ارکان تئوری انگیزش محافظت در کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیکی در یکی از صنایع تولیدی است.
روش بررسی : در این پژوهش مقطعی، 158 نفر از کارگران یک صنعت مونتاژ مورد مطالعه قرار گرفتند. بهمنظور ارزیابی وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کاری از روش Quick Exposure Check استفاده شد. همچنین جمعآوری اطلاعات در مورد کارایی پاسخ درک شده از طریق مصاحبه اختصاصی با کارگران و بهوسیله پرسشنامه طرح شده بر اساس تئوری انگیزش محافظت انجام شد. جهت بررسی روایی پرسشنامه مقادیر Content Validity Index و Content Validity Ratio محاسبه شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بهدست آمد.
یافته ها : نتایج حاصل از ارزیابی به روش QEC نشان داد که 38% و 8/36% از افراد به ترتیب در سطح خطر متوسط و بالا قرار گرفتند. همچنین میان کارایی پاسخ درک شده کارگران با نمرهی QEC و سطح اقدامات کنترلی همبستگی منفی معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری : با توجه به همبستگی منفی میان کارآمدی پاسخ درک شده با نمره QEC و سطح اقدامات کنترلی، طراحی برنامه های آموزشی مبتنی بر تئوری انگیزش محافظت در جهت تقویت اعتقاد کارگران به کارآمدی رعایت اصول ارگونومیک در جهت کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیک مورد تأکید است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |